مقاله فیلمنامه نویسی

گام نخست الهام از شخصیت، حادثه و یا موضوع؟

نویسنده رمان می تواند بر اساس یک شخصیت داستانش را آغاز نموده و در طی روند کار داستان را کامل کند و به پایانی مناسب دست یابد. اما نویسنده فیلم نامه به لحاظ محدودیتی که دارد و باید داستان را در زمانی برابر با یک ساعت و نیم تا دو ساعت به اتمام برساند، نمی تواند مانند رمان نویس عمل نماید، بلکه می بایست انتهای داستان را از ابتدا در نظر گرفته و روند شروع داستان را از آغاز تا پایان، از پیش تعیین نموده و بطور خلاصه در ذهن مرور نماید. اما همانند رمان برای فیلم نامه نیز می توان از شخصیت یا حادثه ای الهام گرفت. به طوری که بر اساس یک حادثه واقعی فیلمنامه را خلق نمود. ممکن است آن حادثه فقط به شکل خبری باشد و فیلمنامه نویس از خلاقیت خود استفاده کرده و برای جذابیت داستان و بسط و گسترش آن کنش و واکنش هایی را طراحی نماید. یک قاعده کلی وجود دارد و آن این است که همیشه اتفاقی روند عادی زندگی قهرمان داستان را دچار تغییر می کند و از آن پس قهرمان تلاش می کند تا به شرایط قبل باز گردد و آن را هدف قرار داده و برای رسیدن به هدفش با موانع متعددی روبرو شده و در طول روند شکل گیری فیلم نامه موانع را پشت سر گذاشته و در انتها به هدفش برسد.

یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در فیلم نامه استفاده از سوژه مناسب است. برای یافتن سوژه می توان از منابع مختلفی مانند کتاب، رمان و فیلم های ساخته شده، قصه ها و ضرب المثلها، حوادث تاریخی و روزنامه، مجله، اخبار و اتفاقات روزمره زندگی بدست آورد. البته برخی از نویسندگان می توانند به واقعیت پایبند نباشند و از خلاقیت خود استفاده نموده و داستانی سراسر ساختگی را به فیلم نامه تبدیل نمایند. مهم این است که داستان جذابیت لازم را داشته باشد که به یک فیلم نامه بلند تبدیل شود. در مواردی نیز داستانهای ما برای فیلم کوتاه مناسب می باشند و به لحاظ دراماتیک ظرفیت یک فیلم بلند را ندارند.

یکی از مسایل تاثیر گذار در فیلم نامه زاویه دید است. شاید یک داستان از نگاه و زاویه دیگری بار دراماتیک بیشتری را برای مخاطب فراهم نماید و انتخاب تاثیر گزارترین نگاه برای نویسنده از اهمیت بالایی برخوردار است.

نویسنده و فیلم ساز باید از مخاطب خود شناخت کافی داشته باشد. باید بداند که قرار است چه کسی فیلم را تماشا کند. آیا برای قشری خاص فیلم ساخته می شود یا عموم به تماشای آن می نشینند. چرا که این مهم را باید پیش از نگارش فیلم نامه برای خود مشخص نماید و بر اساس آن داستان را بنویسد. یک فیلم نامه هنری و مفهومی برای مخاطب خاص مناسب نیست و متقابلا یک فیلم نامه ساده و سطح پایین برای اساتید دانشگاه و متخصصان فرهنگی هنری جذاب نخواهد بود. از دیگر عوامل موثر در شناخت مخاطب این است که در صورت اطلاع کامل از سلیقه مخاطب، نویسنده می داند که چه شرایطی را برای قهرمان فیلم نامه و نوع زندگی اش طراحی کند که به شرایط مخاطب نزدیک بوده و جمعیت بیشتری بتواند با فیلم ارتباط برقرار نموده و همذات پنداری بیشتری صورت گیرد. همچنین حوادث فیلم نامه و قهرمان اگر به تجارب مخاطب در زندگی اش نزدیک باشد استقبال بیشتری از فیلم صورت می گیرد.

مقاله فیلمنامه نویسی

هدف در فیلم نامه نویسی بسیار اهمیت دارد چرا که ممکن است فرد یا مجموعه مشخصی برای بیان اهداف خود، سفارش نگارش فیلم نامه ای بدهند که نویسنده بر اساس آن باید فیلم نامه را بنویسد. جدای از موضوع سفارش دهنده فیلمنامه نویس همواره باید هدف مشخصی برای نگارش فیلم نامه داشته باشد و این هدف ممکن است خبری، انتقادی، اجتماعی و یا تجربی باشد که بر اساس آن فیلم نامه نویس اقدام به نگارش فیلم کرده و همواره در طول داستان کنش و واکنشها را در راستای رسیدن به هدف خویش طراحی نماید.

برای نگارش فیلم نامه باید در مورد نوع و قالب آن اطلاعات کافی وجود داشته باشد. زیرا نگارش فیلم نامه با رمان یا قصه و یا گزارش و مقاله متفاوت می باشد. در فیلم نامه آنچه نوشته می شود می بایست قابلیت تبدیل به تصویر را داشته باشد و کارگردان بتواند آن را به راحتی اجرا نماید. همچنین بازیگر باید به راحتی بتواند متن فیلم نامه را به صورت بدنی بیان نماید. درست بر خلاف رمان که نویسنده می تواند از ذهنیات و تصورات قهرمان و یا شخصیتها سخن گوید و خواننده به راحتی آن را متصور شود. از طرفی فیلم نامه با نمایشنامه نیز بر خلاف تصور اکثریت، متفاوت است. در نمایشنامه متن و دیالوگ نقش بیشتری در پیشبرد داستان دارد در حالیکه در فیلم تصاویر از اهمیت بیشتری برخوردار است و ممکن است فیلمی دیالوگ نداشته باشد بلکه با نماد ها و نشانه ها در تصویر حق مطلب ادا شود.

فیلم نامه نویسی در نگاه اول کار بسیار ساده ای جلوه می کند و خیلی از مردم عادی تصور می کنند که می توانند با ثبت خاطرات و زندگی نامه خود، آن را به فیلمی جذاب تبدیل نمایند. تمامی دست اندر کاران سینما به فیلم نامه نویسی همین نگاه را دارند و کمتر کسی است که در این حوزه فعالیت کند و فیلم نامه ای ننوشته باشد و یا در فکر نگارش آن نباشد. در حالیکه شاید به کارگردانی و یا طراحی صحنه اینچنین نگاه نشود و آن را یک کار تخصصی و سخت بدانند. این در حالی است که فیلم نامه نویسی نیز یک کار تخصصی است اما در نگاه افراد بسیار ساده جلوه می کند.

شخصیت در فیلمنامه بسیار اهمیت دارد و در یک فیلم ممکن است یک یا چندین قهرمان وجود داشته باشد و در مقابل آنها یک یا چندین ضد قهرمان نقش داشته باشند. پردازش شخصیت از اهمیت بالایی برخوردار است. قهرمان یا قهرمانان همواره در پی رسیدن به هدف خود تلاش می کنند و ضد قهرمان مانع رسیدن آن به هدفش می شود و درگیری بین آنها کشمکش و جاذبه و دافعه در داستان ایجاد می کند. فیلم نامه معمولا از یک قصه اصلی برخوردار است و در دل آن چند قصه فرعی تعریف شده است. به فیلمنامه ای که تنها یک داستان را نقل کند فیلمنامه یک خطی یا تخت می گویند، فیلم نامه ای که به غیر از داستان اصلی چند داستان فرعی نیز داشته باشد فیلم نامه چند خطی نام نهاده می شود که به مراتب از جذابیت بیشتری نسبت به فیلم نامه تک خطی برخوردار است.

برای ماندگاری یک شخصیت در ذهن مخاطب می بایست در فیلمنامه شخصیت پردازی صحیحی صورت گیرد. تحقیق در مورد شخصیت مورد نظر و تهیه زندگی نامه برای آن بسیار اهمیت دارد. از بدو تولد تا زمان حال فیلم نامه باید برای شخصیت زندگی نامه تهیه نمود و نوع نگاه او امید ها و انگیزه هایش، فعالیتهای اجتماعی،‌میزان تحصیلات و علاقه مندی های شخصیت باید مشخص شود. پس از آن تمام این اطلاعات در فیلم نامه منعکس می شود و باعث می شود که شخصیت پردازی کاراکتر کامل شده و در نظر مخاطب شخصیت حقیق جلوه نماید و سالها در ذهن بماند. البته شخصیت پردازی بیشتر برای شخصیت های اصلی باید به این صورت باشد. شخصیتهای فرعی و قالبی به اقتضای تاثیرشان در فیلمنامه باید مورد شخصیت پردازی قرار گیرند.

البته این قاعده شامل ضد قهرمان نیز می شود چرا که او نیز تاثیر بسزای در فیلم نامه دارد و به طور کلی قهرمان و ضد قهرمان لازم و ملزوم یکدیگر می باشند. همانطور که اشاره گردید به تصویر کشیدن یک زندگی عادی و روزمره جذابیت زیادی برای تماشا ندارد و زمانی یک فیلم نامه مخاطب را تحت تاثیر خود قرار می دهد که حادثه یا تصادفی زندگی روزمره و عادی را تحت و شعاع قرار داده و مشکل یا مشکلاتی در زندگی قهرمان رخ می دهد. از آن پس تلاش قهرمان برای رفع مشکلات و مانع تراشی و دخالت وضد قهرمان، درام فیلم نامه را به وجود می آورد و کشمکش های ایجاد شده مخاطب را سرگرم می کند.

فیلم نامه ها می توانند سبک به خصوصی را دنبال کنند مانند اکسپرسیونیسم یا رئال و نیو رئال و یا شیوه کلاسیک. همچنین به لحاظ ژانر نیز موضوع فیلم متفاوت است. ممکن است فیلمی در ژانر وحشت باشد و به همین منظور لازم است صحنه های تکان دهنده ای را برای فیلم نامه طراحی نمود که حس ترس و دلهره را در مخاطب ایجاد نماید. این حوادث می تواند با صدای طوفان یا چرخیدن در روی پاشنه در سکوت و تاریکی باشد تا تعقیب و گریز و درگیری های فیزیکی و تاثیر گزار مانند قطع دست یا پای شخصیت های داستان یا حیوانات. در مقابل برای ژانر رمانس نیاز است که صحنه های رمانتیک طراحی نماییم. در ژانر ملودرام صحنه های غمگین مانند وداع و یا خیانت می تواند تاثیر لازم را بر مخاطب بگذارد.

از دیگر عوامل تاثیر گزار در فیلم نامه زمان و مکان فیلم نامه است. زمان در فیلم نامه به سه نوع زمان جاری، زمان دراماتیک و زمان فیزیکی تقسیم می شود. زمان جاری از ابتدا تا انتهای فیلم نامه است که ممکن است از دو ساعت واقعی تا چندین سال را در بر گیرد. زمان دراماتیک مربوط به اوقاتی است که طولانی و یا کوتاه می شود و ممکن است یک سال را به یک دقیقه خلاصه نماییم و یا بالعکس. زمان فیزیکی نیز به زمان وقوع یک صحنه گفته می شود که ممکن است روز یا شب باشد. مکان نیز به محل وقوع داستان گفته می شود که در فیلم نامه به دو صورت بیان می شود. داخلی یا خارجی بودن محل وقوع صحنه و نام محل، مانند پارک، منزل آقای اسلامی و یا قبرستان باشد.

فیلم نامه نویس باید پیش از نگارش فیلم نامه خلاصه داستان را تهیه نماید چرا که از آن می تواند به عنوان نقشه و سنگ بنای فیلم نامه استفاده نماید. با مرور آن قسمتهایی را حذف و یا اضافه نماید و تغییراتی را در آن اعمال کند که مراتب راحت تر از ایجاد تغییر در فیلم نامه کامل است. کوچکترین بخش فیلم نما نام دارد. نما از زمان آغاز ضبط یک تصویریا صحنه تا پایان آن را که ممکن است یک ثانیه و یا چندین دقیقه ادامه داشته باشد، تشکیل می شود. به مجموعه نماهایی که از نظر زمان و مکان یکسان باشد، صحنه می گوییم. فیلم نامه نویس در فیلم نامه با آن سر و کار دارد و باید برای هر صحنه عنوان صحنه و شماره گذاشته که شامل همان سه بخش: روز یا شب، داخلی یا خارجی و نام محل وقوع صحنه یا لوکیشن باشد. در ادامه توضیح صحنه می آید که مقدمات وقوع صحنه در آن شرح داده می شود و قسمت آخر گفتگوی میان شخصیت هایی که در صحنه نقش دارند، یک صحنه را در فیلم نامه تشکیل می دهد. به مجموعه نماهایی که به لحاظ موضوع یکسان باشد سکانس می گوییم. مشخص کردن نما و سکانس از وظایف کارگردان و تیم تولید است و فیلم نامه نویس در آن خصوص مسئولیتی ندارد.

آنچه که فیلم نامه نویس می تواند برای فیلم نامه اش مشخص کند، پرده نام دارد و فیلمنامه های شیوه کلاسیک از سه پرده تشکیل می شود که هر کدام به وسیله نقاط عطف به یکدیگر متصل می شوند و شامل مقدمه یا آغاز، کشمکش یا گره افکنی و پایان یا گره گشایی می شود. همچنین نقطه عطف اول که اتصال پرده اول و دوم است و نقطه عطف دوم که اتصال پرده دوم و سوم را ایجاد می کند. در برخی از فیلم نامه ها تعداد پرده ها تا بیست پرده نیز می رسد که به ساختار فیلم نامه و الگوی مورد استفاده بستگی دارد.

عوامل دیگری در فیلم نامه تاثیر دارد و فیلم نامه نویس باید نسبت به آنها شناخت داشته باشد مانند ایجاز که به معنای بیان مختصر است. برای انتقال موضوعی که نیاز به شرح و یا زمان زیادی دارد، به صورت کوتاه و خلاصه و در چند نما از ایجاز استفاده می شود. همچنین ممکن است در فیلم نامه، چند صحنه حساس که از هیجان زیادی برخوردار است به دنبال هم آمده باشد که در چنین مواقعی می توان تنفسی کوتاه به مخاطب داد تا از یکنواختی خارج شود. به این حالت پرتو شکسته طول موج در فیلمنامه نیز گفته می شود. بدین صورت که پس از چند صحنه تعقیب و گریز یک حادثه طنز بکار برد تا مخاطب خسته نشود.

در فیلم نامه برای شخصیت و داستان باید سیری صعودی در نظر گرفت تا به تدریج و با گذشت زمان نقش شخصیت و یا موضوع داستان کامل شود. یا اجزای تکه تکه شده قصه کنار هم قرار گیرد، به این روش گسترش داستان گفته می شود. تعلیق نیز از دیگر عوامل موثر در داستان است که به معنای ایجاد دلهره و تنش است. تعلیق می تواند تاخیر در عکس العمل یک شخصیت که قابل حدس و گمان است تلقی شود. فیلمنامه نویس برای انتخاب لوکیشن و یا محل وقوع یک صحنه باید از کلیشه ها دوری کند و از قدرت تخیل خود استفاده نموده و محلی متناسب با موضوع صحنه را انتخاب نماید، تا ضمن طبیعی و حقیقی جلوه دادن صحنه، بتواند بار دراماتیک آن را بالا برد. نویسندگان آماتور بیشتر انتخاب صحنه را بر عهده گروه تولید می گذارند.

ریتم در فیلم نامه به معنای سرعت وقوع حوادث و پیشرفت داستان است و فیلمنامه نویس به اقتضای موضوع داستان باید آن را تعیین نماید. در قسمت هایی از فیلم تاخیر در سرعت فیلم ممکن است خسته کننده به نظر رسد و یا در قسمتهایی در صورت رعایت نکردن سرعت لازم ممکن است به سرعت سپری شود و مخاطب متوجه موضوع مهمی نشود. ریتم به واکنش شخصیت ها، محل و موسیقی، حتی رنگ و لباس نیز وابسته است. ریتم تند و کند با توجه به فیلم نامه در فیلم نمایان می شود و طول نماها وسرعت چیدمان آنها موضوع دیگری است که کارگردان تعیین می کند و تیمپو نام دارد.

برای نگارش فیلم نامه قواعد مشخصی وجود ندارد و برخی از روشهای آموزش و متد های پیشنهادی باعث می شود که نویسنده با تردید مواجه شود. یکی از بهترین آموزشهای فیلم نامه نویسی مطالعه فیلم نامه های استاندارد است و همچنین تماشای فیلم خوب نیز بسیار در یادگیری موثر است.

فیلمنامه کوتاه:

زمان فیلم نامه کوتاه معمولا حدود ۳۰ دقیقه و یا کمتر بوده و در آن یک قصه اصلی وجود دارد و تنها قهرمان داستان آن را پیش می برد و ممکن است ضد قهرمان به کلی وجود نداشته باشد. این فیلم نامه برش کوتاهی از یک بخش زندگی است که ممکن است بدون دیالوگ و تنها تصویر باشد. فیلم کوتاه قصه مشخصی نداشته و صرفا موضوعی را به تصویر می کشد.

گفتگو یا دیالوگ:

دیالوگ های خوب سالها در ذهن می ماند و به خاطره می پیوندد. گفتگوی خوب به پیشرفت داستان کمک می کند و باید طبیعی جلوه کند و گفتگوی سینمایی نه صحبتهای عادی است که در طول روز در زندگی ما بیان می شود و نه مطالب کتابی و ادبی است که در قالب شعر و مقاله و یادداشت می خوانیم، بلکه به گفتگویی دیالوگ سینمایی می گوییم که در عین سادگی بتواند افکار و عواطف و خصوصیات شخصیت را نشان دهد و اطلاعاتی را که نمی توان در قالب تصویر بیان کرد را به مخاطب منتقل، در عین حال تاثیر گزار نیز باشد. محل دیالوگ بسیار مهم است و باید از منطق برخوردار باشد و در جای صحیح استفاده شود که با تصویر همخوانی داشته باشد و پیرامون آنچه که مخاطب می بیند بیان شود. دیالوگ در پاره ای مواقع تصویر را تکمیل می کند و در مواقعی مقدمه چینی برای نشان دادن تصویری خواهد کرد.

از دیگر عواملی که دیالوگ را جذاب می کند تنش و تردید است که به صورت غیر مستقیم بر مخاطب تاثیر گذاشته و دیالوگ را دراماتیک جلوه می دهد. لهجه نیز از عناصری است که به گفتگو اصالت می بخشد و بخشی از شخصیت پردازی بازیگر را می سازد. دیالوگ باید با توجه به شخصیت، زمان و مکان طراحی شود و صریح و قابل فهم باشد. نوع بیان یک فرد بازاری برای دکتر مناسب نیست و نوع بیان یک دکتر برای یک آموزگار دبستان مناسب نیست.

برای آموزش فیلم نامه نویسی منابع متعددی وجود دارد که از نظریه پردازان سرشناس فیلمنامه نویسی می توان به سید فیلد، لیندا سیگر، کریستوفر ووگلر و رابرت مک کی و ... اشاره نمود که کتب آنها به زبان فارسی ترجمه شده و در بازار قابل دسترس می باشد. یکی دیگر از مهمترین مسایل برای فیلم نامه نویسان ثبت آثار آنهاست. در حال حاضر در کشور ما این امکان وجود دارد که خلاصه فیلم نامه و یا فیلم نامه کامل، ثبت شود که در صورت سرقت ادبی قابل پیگیری می باشد.

ثبت نام در دوره فیلمنامه نویسی

نظرات و دیدگاه ها

۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت مرکز آموزش مجازی پارس محفوظ است.
طراحی و توسعه با توسط تیم IT در پارس