مقاله پیشینه تاریخی ویرایش

با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله پیشینه تاریخی ویرایش را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .

پیشینه تاریخی ویرایش
هیچ كس منكر لزوم وجود ویراستار در انتشارات نیست. حتی در ایران كه كمترین نویسنده‌ای می‌پذیرد كه نوشته‌اش ممكن است ایرادهایی – حتی اندك – داشته باشد، ویراستاری و استفاده از ویراستار در انتشارات قدمتی در حدود نیم قرن دارد.‌
شكل‌گیری واحد ویرایش در انتشارات، عمری به اندازه خود انتشارات دارد.‌ سابقه ویرایش به اندازه عمر نوشتن است. دكتر زرین‌كوب از قول عماد كاتب نقل می‌كند: <چنان دیدم كه هیچ كس كتابی نمی‌نویسد الاّ كه چون روز دیگر به آن بنگرد، گوید كه اگر فلان سخن چنان بودی یا اگر فلان كلمه به آن افزوده می‌شد، بهتر می‌بود.> تاریخ ویرایش در ایران را می‌توان به چهار دوره زمانی تقسیم كرد: پیش از دوره قاجار، دوره پهلوی اول، دوره محمدرضا شاه و دوره بعد از انقلاب.‌
موضوعات چاپ و نشر در گذشته‌های دور، یعنی زمان پیش از قاجار، آن چنان جدی شكل نگرفته بود. در این دوره، كتابها بیشتر به صورت دستی نوشته می‌شد. به استناد برخی اسناد موجود، در گذشته افرادی به نام منشی، نسخه خطی را برای مؤلف ‌می‌خواندند و با نظر او، آن را تصحیح می‌كردند. طبیعتاً نسخه‌ای كه با نظر مؤلف فراهم می‌شد، از اعتبار بیشتری برخوردار بود. همچنین در این دوره، افرادی در سمت محبر وجود داشتند كه نوشته‌های دیگران را می‌آراستند و نظم می‌بخشیدند. تحبیر به معنای آراستن و نیكو نوشتن است.‌
اولین رد پای ویرایش، در این دوران به چشم می‌خورد. در این زمان همچنین نهضت ترجمه‌ای شكل می‌گیرد كه به كار ترجمه متون اسلامی همچون ترجمه‌های قرآنی یا كتابهای تاریخی از عربی به فارسی می‌پردازد.‌ از طرفی كاتبانی بودند كه در كلاسهای درس حاضر می‌شدند و تغییراتی كه استادان بر درسهایشان اعمال می‌كردند، می‌نوشتند و به روِیت مؤلف می‌‌رساندند، سپس با نظر مؤلف اصلاحاتی در آن انجام می‌گرفت.‌ اختلاف نسخی كه هم‌اكنون در بعضی از متون مشاهده می‌شود، از همین موضوع نشأت می‌گیرد. شاعری شعری می‌گوید و آن را به كسی تقدیم می‌كند. بعد از مدتی همان غزل را برای شخص دیگری می‌سراید، اما برخی از كلمات را بنا بر ذوق و سلیقه خود تغییر می‌دهد. این تغییرات گاهی توسط شاعر و گاهی توسط كاتبها صورت می‌گیرد، به این دلیل اختلاف نسخ در شعرهایی كه مورد توجه بیشتری بوده‌اند، همچون حافظ افزون‌تر بوده است.‌

دوره قاجار زمان شكوفایی بعضی از حوزه‌های فرهنگی ایران است؛ ازجمله شكوفایی نهاد آموزش و پرورش با تأسیس دارالفنون، شكل‌گیری ادبیات نو، چاپ كتاب و روزنامه و جریان روشنفكری كه منجر به انقلاب مشروطه شد.‌
دكتر قاسمی بنا بر اسناد موجود در كتاب <سرگذشت مطبوعات ایران> می‌گوید: در مطبوعات دوره محمدشاه و ناصرالدین شاه افرادی بودند كه وظیفه داشتند سبك نگارش نویسندگان را به فهم عامه، مردم نزدیك كنند؛ یعنی با دخل و تصرفاتی در متون، از دشواری نثر بكاهند و درك آن را برای مردم آسان‌تر كنند. نخستین فردی كه از این گروه اقدام به اصلاح نوشته‌های نویسندگان می‌كرده، <میرزامحمد جعفر ادیب شیرازی> بوده كه به عنوان منشی <كاغذ اخبار> هم شناخته شده است.‌
همچنین <میرزا عبدالله خلجستانی> در زمان مذكور به اصلاح صوری و محتوایی روزنامه‌ها می‌پرداخته. او تیتر عناوین روزنامه‌ها را نیز خوشنویسی می‌كرده است.‌
میرزا علی نائینی ملقب به صفاالسلطنه، میرزا محمود ملك‌الشعرای كاشانی، حكیم سامانی، میرزا ابومحمد شیبانی، میرزاتقی كاشانی، میرزا معتمدالدوله، مرتضی قلی، میرزا عبدالوهاب محرم یزدی و محمود افشار ازجمله افرادی هستند كه در دوره ناصری به كار ویرایش در مطبوعات ایران مشغول بودند.‌
در دوره مظفرالدین شاه نیز كتابهای چاپ سنگی وجود داشته است و معتقدند اولین شخصی كه به صورت جدی كار ویرایش را انجام‌داده، <محمدعلی فروغی> <پسر میرزا محمدحسین فروغی> بوده است.‌

مقاله پیشینه تاریخی ویرایش

البته باید توجه كرد كه ویرایش این دوره، بیشتر به مقوله درست‌نویسی، نشانه‌گذاری یا ساده‌انگاری می‌پرداخته اما درباره فروغی گفته می‌شود كه وی به دلیل تسلط علمی خود، در متون مختلف به خصوص مسائل فلسفی و ادبی، ویرایش محتوایی هم انجام می‌داده است.‌
ویراستاران دوره مظفرالدین شاه، به واژه‌سازی بعضی كلمات غیرفارسی نیز می‌پرداختند؛ مثلاً به جای كلمه <باغ‌وحش>، از واژه <وحش‌خانه>، به جای <رادیو> از واژه <جعبه سخنگو> و به جای كلمه <موزه> از واژه <نمونه‌خانه> استفاده می‌كردند.‌
در دوره قاجار از نشانه‌گذاری و علائم سجاوندی كه ‌بعدها وارد متون و نوشته‌ها شد، خبری نیست.
بعدها كه علائم و نشانه‌گذاری‌ها با نام خاص خود وارد زبان فارسی می‌شود، ویراستاران برای این علا‌ئم نام معادل فارسی یا عربی می‌سازند. مثلاً كل نشانه‌گذاری‌ها را اصول تنقیط یا <رموز متداوله در محرّرات متون فارسی> می‌نامند. اینها در واقع اولین شیوه‌نامه‌هاست. علائمی كه در این شیوه‌نامه‌ها دیده می‌شود، دارای نام خاص بوده است.‌
این علائم با تقلید نشریات از روزنامه‌های وارداتی غرب به ایران و همچنین كتابهای فرانسوی و انگلیسی كه برای ترجمه به ایران می‌آمد، در زبان فارسی رشد یافت. آنچه مسلم است آن زمان به دلیل كمبود كاغذ و ناآشنا بودن ویراستاران با شكل صوری كتاب پردازی، به علامت گذاری‌ها توجه نمی‌شده است. تنها ممكن بود پایان پاراگراف‌ها را با ستاره‌ای مشخص كنند.
اولین قدمها برای كار ویرایش متون درسی در دوره رضاشاه آغاز می‌شود. <احمد آرام> كه خود از اولین مؤلفان كتابهای درسی در ایران است، می‌گوید: در طول سالهای 1305 و 1306 من و دكتر فصیحی و دكتر نصیری (برادر ارتشبد نصیری، رئیس ساواك) تصمیم به نگارش كتاب به فارسی برای دانش‌آموزان گرفتیم، زیرا آن زمان در مدارس، كتاب‌ درسی وجود نداشت و دانش‌آموزان به ناچار همه درسها را می‌نوشتند و جزوه برمی‌داشتند. ما سه نفر یك دوره كتاب فیزیك و شیمی را برای دانش‌آموزان دوره‌ متوسطه نوشتیم و اصلاح آن را به عهده یكی از معلمان فیزیك به نام <مرحوم غلامحسین خان رهنما> گذاشتیم. او نه تنها در فیزیك، بلكه در فارسی و عربی تبحر داشت و مدتی در مدرسه‌ آلمانی‌ها كار كرده بود. آرام معتقد است اولین ویراستار به معنای امروز در دوره رضاشاه، غلامحسین خان رهنما است. نام این فرد تنها در خاطرات آرام دیده می‌شود و هیچ رد پای دیگری از او در جاهای دیگر به چشم نمی‌خورد.
به هر حال، غلامحسین رهنما كار ویرایش كتابهای درسی را آغاز كرد. بعدها در همین دوره، متون معارف مقاطع دبستان و دبیرستان به لحاظ ساختاری، محتوایی و زبانی ویرایش می‌شد. ویراستاران همچنین بر این موضوع دقت داشتند كه مطالبی ضدرژیم و رضاشاه در متون معارف نباشد. به این دلیل است كه می‌گویند مرز ویرایش و سانسور خیلی به هم نزدیك است. در آن زمان هنوز شیوه‌نامه‌ای به آن معنا وجود نداشت. با تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، نهاد آموزش عالی در كشور تأسیس می‌شود. دكتر سیاسی، نخستین رئیس دانشگاه تهران، در خاطراتش می‌گوید: یكی از مهم‌ترین مشكلات ما در دانشگاه نبود كتابهای درسی بود.
هر استادی برای آموزش دانشجویان، جزوه‌ای می‌گفت و یك نوع تشتت و تفرقه میان مواد درسی به وجود آمده بود. ما برای ایجاد نظم دروس دانشگاهی به استادان پیشنهاد كردیم كه جزوه‌های درسی خود را تألیف كنند، به صورت كتاب بنویسند و به ما تحویل دهند. برای چاپ این كتابها، انتشارات دانشگاه را در سال 1326 تأسیس كردیم كه البته دكتر‌<خانلری> هم در شكل‌گیری این قضیه خیلی مؤثر بودند. در انتشارات دانشگاه كسانی مثل محمد پروین گنابادی و … بودند كه نوشته‌های جمع‌آوری شده‌ استادان را به لحاظ املایی، انشایی و نگارش بررسی می‌كردند.‌
تا سال 1333 هر چند واحدی به نام ویرایش وجود نداشت، ولی ویراش به صورت منجسم در انتشارات دانشگاه تهران انجام می‌شد. در این سال، انتشارات <فرانكلین> در ایران تأسیس شد. در واقع این انتشارات با ترجمه رمانها و نوشته‌های آمریكایی، قصد ترویج افكار و فرهنگ و تمدن این كشور را در كشورهای در حال توسعه و عقب مانده داشت. البته این ظاهر قضیه است.‌ باطن قضیه می‌گوید كه این انتشارات به دنبال مقابله با خطر نفوذ اندیشه‌های ماركسیسم بوده است كه به لحاظ جغرافیایی خط جنوب شوروی را دربر می‌گرفت و ایران هم در آن محدوده‌ جغرافیایی بود.
آمریكا در سال 1331، اولین مؤسسه فرانكلین را در قاهره ایجاد كرده بود. سپس به دلیل اهمیت یافتن مسئله جنگ سرد میان غرب و شرق برای آمریكا، رئیس وقت هیأت مدیره فرانكلین به نام <دیویتوس اسمیت> با دو نفر از اعضای هیأت مدیره به ایران می‌آیند و تصمیم به راه‌اندازی مؤسسه انتشاراتی می‌كنند. در این دوره، ایران دشوارترین روزهای اقتصادی خود را سپری می‌كند. فقر بیشتر نقاط كشور را در برگرفته است. 75 درصد مردم بی‌سوادند و سرمایه‌گذاری در كتاب معنای زیادی ندارد. اسمیت با هدف دیدار با برخی افراد متشخص فرهنگ ایران كه بعضی از آنها طرفداران دكتر مصدق و جبهه ملی بودند، به ایران می‌آید، اما مشاهده می‌كند كه برخی از آنها در زندان به سر می‌برند. او به صورت اتفاقی با <صنعتی‌زاده>آشنا می‌شود كه در بازار تهران به تجارت می‌پرداخت. اندیشه‌هایش را با او در میان می‌‌گذارد و در نهایت موفق به راه‌اندازی این مؤسسه می‌شود. فرانكلین به دو دلیل در روشنفكری مردم ایران تأثیر خیلی مهمی داشت.
اول به خاطر حجم كتابها و رمانهای چاپ شده كه در واقع در مقوله ادبیات مدرن پیشرو بود. و دوم آنكه هسته ویرایش در این موسسه شكل گرفت. به عبارت دیگر، اولین آموزشگاه یا دانشكده‌ای كه به تربیت ویراستار پرداخت، این مؤسسه بود.
در فرانكلین، ویراستاران خوبی همچون نجف دریابندری، كریم امامی، مرحوم دكتر مرندی، محمود بهزاد و … تربیت شدند. همچنین اولین شیوه‌نامه‌ها هم در مؤسسه فرانكلین تدوین شده است. بعدها دكتر مصاحب در هنگام تدوین <دایره‌‌المعارف فارسی> برای ایجاد یكپارچگی میان مؤلفان و مترجمان، شیوه‌نامه‌ای را تدوین می‌كند كه هم مسائل رسم‌الخط را دربر می‌گیرد، هم نشانه‌گذاری‌ها و مهم‌تر از همه، ضبط اعلام خارجی به فارسی را.‌ سیاست مؤسسه فرانكلین چاپ كتابهای مختلفی در تیراژ بسیار زیاد و حروفچینی ارزشمند و كیفیت بالا بوده است. همچنین به صورت علمی درجهت تربیت ویراستار گام برداشته است.
مؤسسه فرانكلین در سال 1333، مبلغ 2 هزار دلار در ماه بودجه و سه كارمند داشته است كه در سال 1355 به 666 هزار دلار بودجه 200 كارمند افزایش یافت. به گفته‌ <علی‌اصغر مهاجر>، رئیس وقت انتشارات فرانكلین از سال 1334 تا 1354 حدود 1000 عنوان كتاب از زبان‌های فرانسه، انگلیسی، آلمانی به فارسی ترجمه و حدود 5 هزار نسخه كتاب منتشر شد. این كتابها در زمینه‌های مختلف علوم است.
از دیگر اقدامات مؤسسه فرانكلین، تأسیس دفتر دایره‌‌المعارف فارسی و انتشار جلد اول آن، تأسیس شركت اُفست از طریق اعطای وام بدون بهره و ایجاد كارخانه، تأسیس سازمان كتابهای درسی ایران و تربیت یك كادر فنی برای تألیف متون جدید كتابهای درسی، تغذیه 500 كتابخانه مدارس دولتی، تأسیس شركت سهامی كتابهای جیبی، تأسیس مركز مشترك مجله‌های پیك و تألیف و نشر حدود 80 عنوان كتاب درسی برای دانشسراهای مقدماتی، مؤسسات تربیت معلم و … است.‌
دخل و تصرف و خودسری‌های ارتش و سران نظام در نوشته‌ها و نامه‌نگاری‌های آن زمان باعث شد كه فروغی برای نظم دادن به جریان واژه‌سازی، تأسیس فرهنگستان را به رضاشاه پیشنهاد كند.‌
این فرهنگستان تنها درصدد مقابله با واژه‌سازی ارتشی‌ها بود. با این حال واژه‌هایی كه در فرهنگستان اول، ساخته و تثبیت شد، همچنان باقی مانده است. البته این واژه‌ها در زمان خود همانند واژه‌هایی كه هم‌اكنون ساخته می‌شود، با مقاومت مواجه می‌شد. ابوالحسن نجفی در خاطرات خود می‌گوید: <وقتی فرهنگستان واژه <دانش‌آموز> را به جای <طلبه> ساخت، گچ، را دانش‌نویس و تخته‌پاك‌كن را دانش‌مال می‌نامیدند!>‌
در فرهنگستان دوم جهت به سمت فارسی سره بوده است. لفظ <ویرایش> نیز در زمان تأسیس فرهنگستان دوم كه حدود سال 44 است، وارد زبان فارسی می‌شود. قبل از آن به ویراستار، ادیتور(‌editor) می‌گفتند، اما محمد مقدم كه تحصیلكرده فرهنگ زبانهای باستانی بود و زبان پهلوی را خوب می‌دانست، در فرهنگستان دوم، ادیتور را <ویراستار> و اِدیتینگ را <ویرایش> نامید. ویرایش لغتی است از زبان پهلوی اشكانی به معنی نظم دادن، آراستن و مرتب كردن.‌
فرهنگستان دوم به سمت واژه‌سازی و عربی‌ستیزی و سره‌گرایی‌های افراطی گام برداشته است.‌ این لغت‌ها نه در حافظه جمعی و نه در نوشته‌ها ماندگار نماند و تنها در حد بخشنامه بدون استفاده ماند.‌ در همین دوره همگام با مؤسسه فرانكلین، بنگاه ترجمه و نشر آثار به ترجمه آثار فرهنگی و بیشتر رمان به فارسی و چاپ متون معتبر ادب فارسی اعم از سفرنامه‌ها، متون ادبی و تاریخی می‌پرداخت. در این بنگاه، نهاد ویرایش فعال بود و  ظاهراً آقای سعادت معتقد بودند كه بنگاه ترجمه و نشر، كار ویرایش را پیش از مؤسسه فرانكلین آغاز كرده است.‌
از دیگر مؤسساتی كه در همان دوره كار ویرایش را انجام می‌دادند، انتشارات نیل، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، دفتر یونسكو، انتشارات امیركبیر، انتشارات رادیو و تلویزیون، انتشارات سروش و … بوده است.‌
‌<فرانكلین> در سال 56 به انتشارات <نومرز> تغییرنام داد و بعد از انقلاب در دولت موقت این سازمان به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی نام گرفت. بنگاه ترجمه و نشر كتاب هم بعد از انقلاب به انتشارات علمی و فرهنگی تغییرنام داد.‌
از كارهای مهم صورت گرفته بعد از انقلاب اسلامی، برگزاری دوره‌های ویرایش و آموزش ویراستاری بوده است.‌
آموزش ویراستاری در این دوره در مركز نشر دانشگاهی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی، اتحادیه ناشران و جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران صورت گرفته است.‌
همچنین نهاد ویرایش در بعضی از دایره‌‌المعارف‌ها مانند دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام، تأسیس شد. دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، از حیث كیفیت و به كارگیری ویراستاران خبره اهمیت بسیاری داشته است.
مقاله پیشینه تاریخی ویرایش توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است .
پیشینه تاریخی ویرایش
منبع : ویکی پدیا

ثبت نام در دوره آموزش ویراستار کتاب و مطبوعات

نظرات و دیدگاه ها

۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت مرکز آموزش مجازی پارس محفوظ است.
طراحی و توسعه با توسط تیم IT در پارس