مقاله جهـانی شدن دربستـــر ارتبـاطات
جهـانی شدن دربستـــر ارتبـاطات
دیدگاه دیگری ارتباط را به مفهوم فراگرد حمل و نقل و ارسال میان محلها و مردم بیان میکند. ارتباط معمولا به معنای ترابری کالاها و مردم از راه خشکی، اب و هوا و ارسال پیامها از طریق وسایل مخابراتی بوده است. به عبارتی دیگر، ارتباط فراگردهایی است که برمبنای آن انسانها همدیگر را تحت نفوذ قرار میدهند و هر نوع عملی محسوب میگردد که به وسیله فرد انجام شود که حتی آن فرد دیگر بتواند آنرا درک کند، خواه این عمل با استفاده از وسیلهای انجام گیرد یا بدون آن.
ارتباط را میتوان فرایند انتقال یا مبادله اطلاعات بین موجودات زنده دنیا تفسیر کرد که یکی از نیازهای اساسی و مهم وجود انسانهاست. تجربه نشان داده است که انسانها زمانی که از هرگونه ارتباط محروم میشوند، به سرعت افسرده شده و به سرگشتگی و دیوانگی نزدیکتر میشوند.
ما به محض اینکه کلمه ارتباط را میشنویم، بلافاصله، تلفن، رادیو، تلویزیون و یا کتابها و نشریات در ذهنمان مجسم میشوند و همهی وسایلی که ما در ارتباطات کلامی با آن سروکار داریم. در ارتباط کلامی، ما با یک زبان که بتواند معانی و مفاهیم و منظورمان را انتقال دهد، مواجه هستیم. زبانی که باید بتواند با حاملها و اصلاحات خود، زمان، فضا و شرایط رویدادها و وقایع و چگونگی آن را انتقال دهد. برچسبهایی که بتواند به وسیله معانی مختلف کلمات، تلفظها و شیوههای بیان آنها، موضوعی را از شخصی به شخص دیگر انتقال دهد و در این نقل و انتقال، تصور شنونده از وقایع همانند گوینده باشد.
در اصل، ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی براساس و به وسیلهی آن به وجود میآید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان، بر پایه آن توسعه پیدا میکند.وظایف ارتباطات عبارتند از:
الف) پیوستگی:
یکی از وظایف ارتباطات استقرار، بقا و دگرگونی روابط اجتماعی است و بسیاری از ما به جهت پیوستن به دیگران به ارتباط رو میآوریم. وظیفه پیوستگی بیانگر وجود یا عدم وجود جاذبه، نزدیکی، تشابه و اشتراک بین مردم است. ارتباطات منجر به ایجاد یا افزایش پیوستگی میان اجزا ارتباط یا اشخاص می شود و یا بر عکس پیوستگی را کاهش می دهد، یا به طور کلی از بین می برد.
ب) اطلاعاتی و ادراکی:
یکی از کارهایی که ارتباطات عهده دار انجام آن است، فرستادن و دریافت پیام و یا به عبارتی اطلاعات است که موجب تفهیم و تفاهم بر حسب ارسال و دریافت درست پیام میشود. اگر ارتباطات را فراگرد ارسال و دریافت پیامهای نوشتاری، گفتاری و غیرکلامی (یا حرکتی) بدانیم که به منظور انتقال معنی و مفهوم از فردی به فرد دیگر و یا تاثیر بر روی دیگران یا نفوذ در آنها به کار می رود، در این صورت ما به دیگران اطلاعاتی را منتقل کردهایم و یا خود را با آنها سازش دادهایم و یا آنها را به سوی خود کشیدهایم. دانشمندان ارتباطات معتقدند که یکی از مهمترین وظایف ارتباطات وظیفه اطلاعاتی و ادراکی است که موجب دریافت مفاهیم از طرف مقابل فراگرد ارتباطات یا افزایش اطلاعات می شوند.
ج) تاثیرگذاری:
ارتباطات همواره از سوی فرستنده پیام و در پی مقصود و منظوری برقرار می شود. یکی از رایجترین و شایع ترین منظورها برای انجام ارتباط، تغییر نگرشها، باورها، ارزش ها و یا رفتار اشخاص دیگر است. کوششی که ما در ارتباط داریم حاکی از آن است که یا خود بر دیگران اثر گذاریم و یا با تاثیری که آنها بر ما میگذارند خود را سازش دهیم.
د) تصمیمگیری:
ارتباط که فرآیندی در انتقال پیام از فرستنده به گیرنده، به منظور ایجاد اعتماد و در مواردی کمک به یک تصمیمگیری درست محسوب میشود، میتواند شرایط مناسبی را برای این منظور ایجاد کند و در این زمینه شایستهترین تاثیرات را برجای میگذارد.
ه) تصدیق:
وظیفه نهایی ارتباطات در برگیرنده پذیرش مداوم یا غیر مداوم یک تفکر، باور، رفتار، محصول، تصمیم و غیره است. از طریق ارتباطات، سعی در منطقی کردن تداوم یا توجیه در گسستگی برخی از دگرگونی ها که قبلا مورد پذیرش ما قرار گرفتهاند میکنیم. به همین جهت یکی از پیامدهای اصلی فراگرد ارتباطی، تصدیق و یا عدم تصدیق تغییرات گذشته است. این وظیفه شاید یکی از راههای مهم پیوستگی به پذیرش دگرگونیها باشد.
ارتباط میتواند شامل فراگرد، جریان، روش، عمل، ساز و کار، کارکرد و هر چیزی که انسان انجام میدهد باشد. در ارتباط، افکار، اطلاعات، ایدهها، پیام، علائم، محرک، مظاهر فکری، معنی، مهارتها و تمام رفتارهای انسانی منتقل میشود.
شرط انجام گرفتن ارتباط، ارسال علائم، اشتراک فکر، اقناع، انتقال معنی، برابری معنی، پذیرش تاثیر، پیش بینی مصرف کد مشابه، تاثیر بر دیگری، تغییر رفتار، جستوجو برای پاسخ، درک عمل، درک معنی، داشتن علائم مشابه و همانندی تجربه میباشد.
ارتباط این توانایی را دارد که روابط اجتماعی را دگرگون سازد، استحکام و بقا بخشد؛ موجب افزایش اطلاعات طرف دیگر ارتباط شود؛ تاثیرات دو جانبه در نگرش ها، رفتارها، باورها و ارزش های دو طرف ارتباط داشته باشد تا بتوانند به یک تصمیم و هدف خاص دست یابند و تغییرات رفتاری و... گذشته را تصدیق یا رد کنند.
بیان مسئله
فراگردی بودن ارتباطات، آن را به شرایط ارتباطی غیرقابل برگشت و تکرارناپذیر تبدیل کرده است. یک پدیده ارتباطی از شرایط حاکم برخود برمیخیزد و بر پدیده ارتباطی دیگر تاثیر میگذارد، به این معنی که پدیدهها چون دانههای زنجیر به هم پیوستهاند و هر حلقه، حلقه دیگری را به همراه خود میآورد و آن حلقه به حلقهی بعدی تا آخر متصل است. از طریق جریان یا فراگرد، انسانها و نظامهای اجتماعی تکامل مییابند، تغییر میکنند، خود را با شرایط جدید منطبق میکنند، جایگزین میشوند، رشد میکنند، با کهنگی از میدان به در میروند و نهایتا خاموش میشوند.
ارتباط را میتوان فرایند انتقال یا مبادله اطلاعات بین موجودات زنده دنیا تفسیر کرد که یکی از نیازهای اساسی و مهم وجود انسانهاست. تجربه نشان داده است که انسانها زمانی که از هرگونه ارتباط محروم میشوند، به سرعت افسرده شده و به سرگشتگی و دیوانگی نزدیکتر میشوند.
اهمیت و ضرورت
واقعیت این است كه تكنولوژیها آنجا به وجود آمدند. اسمشان هم باید به همان صورت گفته شود
اینجا بحثی كه هست این است كه زبان بخشی از فرهنگ است و در هر فرهنگی هر كلمه یی بار معنایی خاص خود را دارد. بنابر این فرهنگستان این اعتقاد را دارد كه در برابر هجوم واژه های بیگانه معادل سازی كنند
زبان ها، فرهنگها، آداب، ارزشها، بینشها جزو فرهنگ هستند. ولی كاری كه الآن فرهنگستان انجام می دهد اضافه كردن كلمات است و جانشینی برای آنان صورت نمی گیرد. اگر كلمات را جانشین می كردند این كار بسیار اشكال داشت اما به نظر من هرچه بتوانیم كلمات مشتركمان را بیشتر بكنیم بهتر است.
پس منظور شما این است كه برای جهانی شدن لازم است كه ما ضمن حفظ زبان و فرهنگ، با زبان جهانی آشنا باشیم تا در ارتباطات مشكلی نداشته باشیم .
بله، به عنوان مثال ما بعضی كلمات را كه كلمات بیگانه یی هستند از جمله نوكیا، چیپس، دوو و غیره را تغییر نداده ایم و با این كلمات زندگی می كنیم .
پس ما برای جهانی شدن در حال حاضر باید كار با كامپیوتر و زبان و فرهنگ استفاده از آن را یاد بگیریم
جهانی شدن در بستر ارتباطات
برای جهانی شدن در حال حاضر باید كار با كامپیوتر و زبان و فرهنگ استفاده از آن را یاد بگیری
اینترنت یکی از عوامل اصلی جهانی شدن است و این جهانی شدن با شبکه " سی ان ان " شروع شد .
پروفسور یحیی كمال پور استاد شناخته شده علوم ارتباطات و مدیر گروه ارتباطات دانشگاه «بوردو» امریكا است. تألیفات وی در مورد رسانه ها با استقبال گسترده یی در مجامع علمی و دانشگاهی امریكا و اروپا مواجه شده است. دكتر كمالی پور در سفری كه به تهران داشت، در گفت وگویی نقش ارتباطات در جهانی شدن را مورد تجزیه و تحلیل قرارداد و آنچه در پی می آید ماحصل این جلسه است
این روزها درباره جهانی شدن بسیار گفته و نوشته می شود، جهانی شدن چه مختصاتی دارد و چرا در بعضی ازكشورها مثل كره یا بعضی ازكشورهای اروپایی واكنش منفی نسبت به آن نشان می دهند؟
همانطور كه می دانید دنیا بخصوص رسانه های جمعی در حال تغییر و تحول است و اینترنت یكی از عوامل اصلی جهانی شدن است و این جهانی شدن با شبکه " سی ان ان " شروع شد .
و حال اتفاقی كه افتاده این است كه شبكه اینترنت رسانه های جمعی قبلی را در هم ادغام كرده است. ما اگر تاریخ رسانه های جمعی را مطالعه كنیم می بینیم زمانی كه تلویزیون یك رسانه جمعی شد و روی صحنه آمد دست اندركاران رادیو فكر می كردند كه دیگر كارشان را از دست خواهند داد. فكر می كردند كه تلویزیون یعنی مرگ رادیو. اما می بینیم عملاً این اتفاق رخ نداد و محتوای رادیو و تلویزیون عوض شد. همزمان با آمدن تلویزیون در صحنه، دست اندركاران تهیه فیلم هم به تلویزیون به عنوان یك حمله و تهاجم نگاه كردند و فكر می كردند با آمدن تلویزیون آنها از صحنه خارج می شوند و این درواقع جدالی بود بین رادیو، تلویزیون و فیلم و باز می بینیم فیلمها برنامه تلویزیون شدند و باز با آمدن ویدیو نیز همین تفكر شكل گرفت و بازهم دیدیم كه آنگونه كه می گفتند نشد و هیچكدام از اینها با آمدن دیگری از بین نرفتند بلكه تغییر و تحول پیدا كردند.
و حال نیز می گویند با آمدن اینترنت، ما در آینده یی نزدیك دیگر كتاب نخواهیم داشت. چون در حال حاضر كتابهای الكترونیكی و دیجیتالی داریم در حال حاضر رسانه یی را سراغ نداریم كه محو یا تغییر فرم داده باشد جای هم را نگرفتند ولی محتوایشان تغییر نكرده است. روزنامه ها هم به همین ترتیب است. بدون شبكه اینترنت، بدون تكنولوژی، ماهواره، … بحث شبكه جهانی نمی تواند مفهومی داشته باشد. درواقع تكنولوژیهای ارتباطاتی باعث شدند كه ما صحبت از جهانی شدن بكنیم
جهانی شدن بحثی بسیار عمیق، جالب و چندجانبه است كه از زوایای مختلف می توانیم به آن نگاه كنیم
از دیدگاه ارتباطات و روابط بین المللی من فكر می كنم تكنولوژیهای ارتباطاتی مرزها را محو و نابود كرده اند. و در دنیای امروز مرزهای جغرافیایی مفهومی ندارند. هر فردی در هر كجای دنیا با داشتن كامپیوتر به شبكه جهانی و به این دهكده جهانی وصل می شود .
یك پیامد دیگری كه رسانه های بین المللی ایجاد كردند این است كه در دنیای امروز تقریباً نمی توان مردم را ناآگاه نگه داشت. مردم می توانند اخبار را از طریق تلفن، فكس، ماهواره، رادیوهای بین المللی و… بگیرند.
كسی كه دنبال خبر باشد و بخواهد خود را آگاه كند، در هر كجای دنیا كه باشد می تواند این كار را انجام دهد .
یكی دیگر از پیامدهای خوب این حركت این است كه یك دموكراسی در سراسر دنیا درحال شكل گرفتن است. و این برای یك كشوری كه می خواهد خود را از جامعه بین المللی جدا بكند و مردمش را در تاریكی نگه دارد بسیار مشكل است. مگر آنكه استثنایی باشد. و در استثنائاتی كه در حال حاضر می توان به آن اشاره كرد افغانستان است. افغانستان نمونه خوبی است برای كشوری كه تصمیم گرفته خود را از جامعه جهانی جدا كند
البته لازمه یك سیستم دموكراتیك و آزاد، رسانه های آزاد است. اگر رسانه ها آزاد نباشند در عمل آزادی وجود ندارد. چون رسانه ها هستند كه منعكس كننده افكار عمومی، خواسته های مردم و پاسدار نیازهای مردم هستند
آیا كشورهایی مثل افغانستان می توانند به این شكل ادامه بدهند؟
دلیل اینكه من افغانستان را به عنوان نمونه مثال زدم چون من كشور دیگری را نمی شناسم كه الآن به اینگونه عمل كند. در رابطه با جهانی شدن كشورها دو راه بیشتر وجود ندارد. یك راه به عقب رفتن و یك راه به جلو رفتن. افغانستان راه به عقب رفتن را انتخاب كرده و كشورهای دیگر و تا اندازه یی ایران راه جلورفتن را انتخاب كرده اند. كشورهای درحال توسعه هم ناچارند جزو این جریان بین المللی شوند و این جریان فقط در یك زمینه ارتباطات نیست. كه این شامل ارتباطات، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و… است. یعنی یك جامعه نمی تواند فقط یك جهت را انتخاب كند و فعال شود اما در بقیه زمینه ها فعالیتی نداشته باشد كه من فقط می خواهم در یك زمینه فعال باشم و در بقیه زمینه ها فعالیتی نداشته باشم
اگر جهانی شدن اجتناب ناپذیر است و انتخابی نیست، چه بهایی باید برایشان بپردازیم
در حال حاضر قدرت به سوی مذاكره پیش می رود و این مذاكره به این صورت است كه ما باید اطلاعات داشته باشیم.
آیا باز برنمی گردیم به جهانی شدن اطلاعات؟
اطلاعات باخبر فرق می كند. یك موقع یك شخص اطلاعات دارد. روزنامه می خواند باخبر هم هست اما در همان حد می ماند. ما به این شخص می گوییم آگاه. یكی از دلایلی كه دانشگاه مهم است وما به دنبال تحقیق و یادگیری هستیم همین است اینكه بتوانیم به موضوعات مثل یك پازل نگاه كنیم. یعنی ما وقتی می توانیم تصویری نسبتاً واقعی از جامعه داشته باشیم كه به دنبال اطلاعات برویم و بتوانیم یك تصویر نسبتاً واقعی درست كنیم. پس فرق هست بین كسی كه خبر می خواند و كسی كه آگاه استكسی آگاه است كه عملاً وارد صحنه می شود بر اتفاقی كه می افتد تأثیر دارد. طرز تفكر قدیمی می گفت كه شما حتماً باید برای پیشبرد مقاصد خود دشمن پیدا كنید. همه كشورها این كار را كم و بیش می كنند و اگر هم نباشد یك دشمن خیالی و ساختگی برای خود تصور می كنند و ما داریم این دوره را پشت سر می گذاریم. الآن هم در سالی هستیم كه آن را سال گفت وگوی تمدنها گذاشته اند و برای من جالب است كه آقای خاتمی آن را پیشنهاد كرد و سازمان ملل هم اسم این سال را گفت وگوی تمدنهاگذاشت
اما این تئوری یك پیش نیاز دارد كه ما باید برای واردشدن به این گفت وگو، از رودررویی و جدال و نفاق كم كنیم و روابط مان را با دیگر كشورها زیاد كنیم
برای آنكه ما بتوانیم به آن مقصد برسیم باید اول زمینه را در داخل كشور مساعد كنیم. یعنی از گفت وگوهای داخلی بین خودمان شروع كنیم. و اگر در گفت وگوی داخلی نتوانیم نتیجه بگیریم وارد شدن در جریان جهانی شدن محال است
ارتباطات و فن آوریهای نوین ارتباطی چه جایگاهی در این زمینه دارد؟
ارتباطات مختصات و پیامدهای مثبت و منفی زیادی دارد. اشاعه دموكراسی، از بین رفتن مرزها و آسان شدن رابطه ها، دسترسی به اطلاعات و رد و بدل شدن اطلاعات و یا مكاتبات از جمله پیامدهای مثبت جهانی شدن است. اما از پیامدهای منفی این جریان اطلاعاتی این است كه ارزش هایی در یك جامعه دستخوش تأثیر و تأثر می شوند و نزدیكی فرهنگها می تواند از پیامدهای مثبت این قضیه باشد. یعنی همزمان با جهانی شدن رفت وآمدها و تماسها بیشترمی شود. و همزمان با این رفت وآمدها و تماسها تكنولوژیها نیز جابه جا می شوند
چگونه رسانه ها جهانی شدند؟
جهانی شدن رسانه ها یك اتفاق نیست و ما باید ببینیم در چند سال اخیر در ارتباطات و رسانه ها چه اتفاقاتی افتاده است
به وجود آمدن شركتهای چندملیتی رسانه یی و غولهای اطلاعاتی یكی از دلایل جهانی شدن رسانه ها است. این شركتهای بزرگ و غول پیكر هر روز بزرگتر می شوند
یكی از دلایل اصلی جهانی شدن رسانه منافع اقتصادی است و كسی كه منافع اقتصادی داشته باشد بالطبع قدرت سیاسی، فرهنگی و… را نیز خواهد داشت. چون لازمه تمام قدرتها منافع اقتصادی است
ما برای آنكه در فرایند جهانی شدن بتوانیم موفق عمل كنیم، چه برنامه یی باید داشته باشیم. هم اكنون بخشی از فن آوریهای ارتباطی وارد كشور شده است و در دسترس مردم است با وجود اینها چه چیزهایی كم داریم؟
ابزارها خوب است. اما اینكه چه كسی ، برای چه كاری و چگونه از این ابزارها استفاده كند، مهم است. داشتن یك كامپیوتر دلیل بر پیشرفت ما نیست و یكی از مسائلی كه كشورهایی مثل ایران باید بر روی آن فكر و برنامه ریزی كنند این است كه فرهنگ بومی خود را با فرهنگ جهانی تطبیق بدهد. از این جمله هر كسی می تواند تعبیرهای مختلف بكند. بعضی ممكن است اینطور تعبیر كنند كه این تطبیق فرهنگ یعنی اینكه ما مثل امریكا یك كشور پیشرفته بشویم. جواب من این است كه حتی امریكا هم به جز یكسری موارد كامل نیست و نمی تواند به عنوان یك الگوی كامل در پیش روی ما قرار بگیرد. من فكر می كنم مشكل ما آنجاست كه فرهنگ استفاده از تكنولوژی ها و فرهنگ بهره برداری از این ابزار تكنولوژی را نداریم
یكی از موارد و مشكلاتی كه در این جایگزینی است مشابه سازی كلمات برای بعضی ابزارهاست. مثلاً كلمه جایگزین رایانه برای كامپیوتر چه معنی دارد. در زمانی كه ما به سوی جهانی شدن در حركت هستیم، این كار یعنی هدردادن وقت، انرژی و ایجاد یك سرگرمی و سردرگمی است، چه اشكالی دارد كه ما هم مثل همه زبانها كامپیوتر را همانگونه تلفظ كنیم حتی فرانسویها هم كه اینقدر بر روی زبان و فرهنگشان تعصب دارند آنقدر روی این كلمه حساسیت نشان ندادند
ما در جهانی شدن در چه مرحله یی هستیم و فكر می كنید باید چكار كنیم تا بتوانیم همگام با این فرهنگ پیش برویم؟
فرهنگ عمومی ما (البته نه تنها ایران بلكه در خیلی از كشورهای در حال توسعه) فرهنگ هایی هستند كه ریشه های تاریخی دارند و جاافتاده هستند و حالا با یك پدیده جدیدی مواجه شده اند و نمی دانند كه باید با آن چكار كنند. این كار نیاز به یك برنامه ریزی در سطح مملكتی دارد كه شرایط جهانی شدن را نیز در آن، در نظر بگیرند
و این برنامه ریزی در چهارچوب جهانی شدن اطلاعات و غیره باید صورت بگیرد و باید فضایی صورت بگیرد كه اجازه دهد تكنو لوژیهای جدید جای خود را باز كنند و برای اینكه این تكنولوژیها جا پیدا كند باز می رسیم به آموزش و پرورش. یعنی باید از دبستان شروع كنیم و تعلیم بدهیم و بچه ها را آماده كنیم تا با جهانی كه در پیش رویشان قرار دارد و مدام در حال تغییر و تحول است آشنا شوند و اگر این فضا بسته باشد و اجازه ندهند كه آنان آگاه بشوند، آموزش ببینند و یاد بگیرند و روشهای استفاده از این ابزارهای اطلاعاتی را به نحو احسن یاد بگیرند دچار اشتباه و خطای بزرگی شده ایم
نفع ما از جهانی شدن چیست؟ یعنی ما فقط باید مصرف كننده باشیم. آیا نفعی برای جهان داریم یا خیر؟
متأسفانه یكی از مشكلات ما جهان سومی ها، این است كه ما فقط مصرف كننده ایم. جهانی شدن این فرصت را به ما می دهد كه یك كشور تولیدكننده باشیم و بتوانیم كالاهای خود را به سراسر جهان توزیع كنیم. و لازمه آن، عضویت در شبكه جهانی است
پس ما باید قبول كنیم كه جهانی شدن یك الزام است. و یك واقعیت عینی است كه باید آن را بپذیریم
بله، اگر من بخواهم این مطالب را جمع بندی كنم باید بگویم ماباید مشكلات را در درون خودمان جست وجو كنیم. و از الگوی جهانی خیلی فاصله نگیریم و ببینیم چطور می توانیم به جامعه جهانی كمك كنیم و نهایتاً وضع اقتصادی یك مملكت اساس همه چیز است ما نمی توانیم از آزادی مطبوعات و غیره صحبت كنیم، درحالی كه مردم ما گرسنه باشند. بنابر این ما باید برگردیم و یك برنامه ریزی دقیق كنیم كه این كار، كار خیلی ساده یی است
نقش رسانه های نوین در این باره چیست، یعنی در یك برنامه ریزی دقیق چه جایگاهی برای رسانه ها وجود دارد و رسانه ها باید در این موقعیت چگونه باشند
با مشخص كردن هدفها و ایجاد یك فضای مناسب می توان به یك برنامه ریزی دقیق دست یافت. مثلاً ایجاد زمینه و فضای مناسب برای روزنامه نگار، كه این روزنامه نگار احساس امنیت و آرامش كند، یكی از لازمه هاست. اینكه استاد سر كلاس درس بتواند واقعیت ها را به دانشجویان بگوید و بحث و تبادل نظر بكند و… اینها اساس و پایه یك جامعه پویاست .