مدیریت استراتژیک
تاریخچه :
به دلیل ریشه شناسی، واژه راهبردی، استراتژی (Strategy) برگرفته از کلمه یونانی و ترکیب از دو لغت "استراتوس Stratus " یعنی قشون و " آگاگس Agaugus " یعنی راهنما و به معنای فرمانده است. در کل استراتژی به معنای راه حل ، روش، طرح و ارایه راهکار است.
خرید دوره مدیریت کسب و کارMBA (استراتژی)
مقدمه :
مدیریت استراتژیک با تحول در تئوری های مدیریت همگامی دارد. رفتارهای سنتی و کمیت مدیریت بر جنبه های از سازمان و کارکرد آن تاکید می کردند که توسط مدیریت قابل نظارت بود. موضوع هایی مانند برنامه ریزی تولید، رفتار زبردستان، پیشرفت محیط کار، نقش گروه های غیر رسمی در بازدهی کار، مدل های کمی تصمیم گیری و غیره. بحث هایی مانند سیستم، اقتصاد، برنامه ریزی بلند مدت، استراتژی و روش مدیریت استراتژیک در چشم صاحب نظران مدیریت قرار گیرد.
این نظرها جواب علم مدیریت به دگرگونی و تغییرات بزرگ اقتصادی و اجتماعی بود. توجه کردن به محیط، آشنایی از تاثیر تغییرهای محیطی و نمایش چشم اندازی از کارهای آینده برای سازمان ها، لازمه آمادگی برای برخورد با تغییرات همیشگی را تشریح می کند.
نبودن عدم اطمینان محیطی (Uncertainties) در بحث های سازمانی به دلیل نامشخص بودن احتمالات پیش آمد آینده و آمادگی سازمان ها جهت تغییر، برخوردی دیگر با تغییر، نوع برنامه ریزی شده ها، و عامل های جدید تاثیر گذار بر برنامه ریزی شده ها و حتمی بودن در مود تغییرات آینده، توجه کردن به استفاده از مدل مدیریت استراتژیک را بیشتر می کند.
مدیریت چیست ؟
مدیریت تعاریف مختلفی دارد به همین دلیل ،متخصصین علم مدیریت با اهداف و گونه های متفاوت، نظریه های مختلف را در مورد مدیریت ارایه داده اند :
- مدیریت عبارتند از: هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران (فالت، 1924)
- ساخت تبدیل اطلاعات به عمل ، این تبدیل های تغییر را تصمیم گیری می نامیم. (فوستر، 1967)
- هماهنگ سازی فعالیت فردی و گروهی در مسیر هدف های گروهی (دانلی و همکاران، 1971)
توضیح عملیاتی (Operational Definition) مفهوم مدیریت را با رعایت ملاک های حقیقی وابسته می سازد. از این جهت، اگر در موقعیتی ملاک هایی از جمله فعالیت منظم و سازمان یافته، هدف ها، روابط میان منابع، انجام کار، به وسیله دیگران و تصمیم گیری برقرار باشد، می توان گفت در آن موقعیت ، مدیریت انجام می شود (کلاندوکینگ 1972)
استراتژی چیست ؟
استراتژی یک برنامه واحد ، همه کاره و ترکیبی است که حسن ها یا نقاط قوت اصلی سازمان را با عوامل و تغییرات محیط مربوط می سازد و به نحوی نقشه بردازی می شود که با انجام دادن صحیح آن از دستیابی به اهداف اصلی سازمان اطمینان حاصل می گردد.
مدیریت استراتژیک چیست ؟
مدیریت استراتژیک عبارت است از فرایندهای ضمانت شده، دستیابی سازمان به فایده های بی تجربه از به کار گرفتن استراتژی های متناسب . طبق این تعریف ، یک استراتژی مناسب برابر با نیازمندی های یک سازمان در ساعت مشخص تعریف می شود.
فرایند های مدیریت استراتژی شامل موارد زیر می باشد :
- تجزیه و تحلیل محیطی
- پایه گذاری جهت گیری سازمانی
- هدف گذاری
- معیین کردن اهداف استراتژی
- کنترل استراتژی ها
- زمینه سازی و اجرای استراتژی ها
یک مدیر استراتژی باید به انجام دادن برنامه ریزی و نظارت بپردازد ، زیرا فردی که مدیر نباشد بدون برنامه ریزی ، سعی در نظارت کردن فعالیت ها دارد.
فرایند مدیریت استراتژیک عبارت است از ؛ هنر و علم فرمول بندی، اجرا و ارزیابی تصمیمات چند بعدی- با همکاری عوامل مدیریت ، بازاریابی، امور مالی، تولید یا خدمات، تحقیق و توسعه و سیستم های اطلاعاتی و .... جهت رسیدن به نتایج سازمانی.
- تجزیه و تحلیل محیطی :
بررسی محیط سازمان در راستای شناختن عوامل محیطی که بر کارکرد سازمان تاثیر به سزایی دارند. یک مدیر باید برای تجزیه و تحلیل کارآمد و موثر محیط سازمانی باید از ساختار محیط سازمان آشنایی کامل داشته باشد. محیط سازمانی تقریبا در سه بخش عمومی، عملیاتی و درونی دسته بندی می شود.
- پایه گذاری جهت گیری های سازمانی :
مدیران با بهره گرفتن از نتایج تجزیه و تحلیل محیطی اقدام به معیین کردن جهت گیری های سازمانی می نمایند. چهار عنصر اصلی در این قدم " ماموریت سازمانی (organizational mission)" " چشم انداز سازمانی (Organizational vision) " ارزش های سازمانی (organizational values)" می باشند. به منظور اتصال دهنده عناصر سازمانی بوده بیانگر ماهیت، چگونگی و نحوه جهت گیری های سازمانی هستند.
- هدف گذاری :
برای کلمه هدف (objective) در بحث مدیریتی تعریف های زیادی وجود دارد و در خارج از کتاب ها توضیحات دیگری استفاده شده است. اهداف تعریف کننده برنامه ریزی در طرح ها و برنامه ها هستند. اهداف سازمانی مسیرهایی هستند که سیستم مدیریت باز در جهت آن ها حرکت می کند. ورودی ها ، فرایندها و خروجی های یک سازمان همگی در راستای رسیدن به اهداف عمل می کنند. اهداف سازمانی مناسب منعکس کننده ، منظور یک سازمان هستند.
آموزش مدیریت کسب و کارMBA(استراتژی)
- معیین کردن و اهداف استراتژی ها :
مدیران پس از تجزیه و تحلیل محیط ، معیین کردن مسیر و تعریف ماموریت، ارزش ها، چشم انداز و اهداف سازمانی آماده تعیین استراتژی های سازمانی می باشند. مدل های برنامه ریزی استراتژیک بسیاری وجود دارد که انتخاب آن ها با توجه به نوع شرکت ، وضعیت صنعت مربوطه و شرایط محیطی صورت می گیرد.
بنابراین می توان گفت که در هر شرکتی که مدیریت استراتژی بنا شده است ، یک مدل برنامه ریزی استراتژیک بی نظیر به کار رفته است که در آن یک یا چند مدل برنامه ریزی استراتژی کلاستیک استفاده شده است.
- زمینه سازی و اجرای استراتژی ها :
زمینه سازی و اجرای استراتژی ها پنجمین بخش از فرایند مدیریت استراتژیک است که استراتژی های برنامه ریزی شده را به مرحله انجام می گذارد. زمینه هایی که مدیران پیاده سازی کرده اند بدون یک اجرای منظم و برنامه ریزی شده عملا بی فایده است. جهت اجرای موفقیت آمیز استراتژی ها ، چهار مهارت لازم است :
1- مهارت تعادل (Interacting skill) : توانایی نظارت کردن افراد طی اجرای استراتژی ، مدیرانی که نا امیدی های بقیه را در رابطه با استراتژی درک می کنند، بهترین راه کار را برای حل این اضطراب ها را دارند که به بهترین نحوه اجرا کننده باشند. مدیران تاکیدشان برای پیدا کردن بهترین روش به اجرا درآوردن استراتژی است.
2- مهارت تخصیص (Allocating skill) : عبارت است توانایی تهیه کردن منابع سازمانی مهمی برای اجرای یک استراتژی مجریان موفق استراتژی ها دارای استعداد زیادی در برنامه ریزی امور، بودجه بندی مالی و زمانی و تخصیص سایر منابع بحرانی می باشند.
3- مهارت نظارت (monitoring skill) : توانایی به کاربردن از اطلاعات برای مشخص کردن مهارت نظارت که آیا مانعی بر سر اجرا شدن استراتژی وجود دارد یا ندارد. مجریان استراتژی ها در صورتی به موفقیت می رسند که سیستم های بازخورد اطلاعاتی به وجود آورند و همیشه از وضعیت اجرای استراتژی گزارش بگیرند.
4- مهارت سازمانده (Organizing skill) : عبارتست از توانایی ایجاد یک شبکه از افراد در همه جای سازمان که می توانند به هنگام برخورد با مشکل در اجرای استراتژی، به حل آن عیب کمک کنند.
مجریان موفق، این شبکه را جوری برنامه ریزی می کنند تا افرادی را که در بر می گیرند ، بتوانند از عهده انواع خاصی از مشکل های قابل پیش بینی برآیند.
- کنترل استراتژی ها :
ششمین گام در مدیریت استراتژیک، شامل نظارت و ارزیابی روش های مدیریت استراتژیک به عنوان یک ، نقش تضمین عملکرد متناسب این فرایند را در خود دارد.
کنترل تمام بعدهای تجزیه و تحلیل محیطی، پایه گذاری جهت گیری های سازمانی، تعیین و تدوین استراتژی ها، اجرای استراتژی ها باید آن ها را به تاکتیک و برنامه های عملی مربوط تقسیم کرد.
اهدافی که به مدیریت ارشد در مورد مدیریت استراتژیک کمک می کند کدامند؟
- دیدگاه استراتژیک در مورد تجارت
- روش های مختلف مدیریت درک شوند
- گسترش دادن اخلاق مدیریتی
مزایای مدیریت استراتژیک :
- بخش های گوناگون مدیریت سازمان را در مسیر اهداف هدایت و راهنمایی می کند.
- گفتار مدیریت را در حل کردن نیازها به سرمایه و نیروی کار تقویت می سازد.
- مجموعه تصمیم گیری های مدیران در زمینه استراتژی را در همه سازمان هماهنگ می نماید.
کارت امتیازی متوازن(BSC) چیست ؟
مدل کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard) برای اولین بار به عنوان یک روش ارزیابی عملکرد سازمان معرفی گردید. اکنون بهترین روش برای برنامه ریزی استراتژیک به صورتی که قابل اجرا باشد، مطرح گردیده . کارت ارزیابی متوازن یک مفهوم تازه مدیریتی است که به همه مدیران در همه بخش ها کمک می کند تا بتواند فعالیت های کلیدی خود را کنترل نمایند.
نمونه کارت امتیازی متوازن و اهداف استراتژیک :
- کارت امتیاز مالی :
برای شناخت نیازمندی ها و عملکرد مالی سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. معیارهای مالی از ضروری ترین اجزای ارزیابی متوازن است. سازمان ، تمام تلاش خود را برای راضی کردن مشتریان، افزایش کیفیت و کاهش زمان تحویل محصولات و خدمات خود انجام می دهند اگر به نتیجه مالی خوبی نرسند هیچ ارزشی نخواهند داشت.
- کارت امتیاز مشتری :
برای شناسایی از سطح رضایت مشتری از طریق سنجش های کمی و کیفی در مورد کالا و یا خدمات ارایه شده مورد استفاده قرار می گیرد.
- کارت امتیاز فرایندهای داخلی :
در مسیر فرایندهای مورد نیازدر سازمان به کار گرفته می شود. سازمان ها باید مسیرها را مشخص کنند که با برتری شناسایی در آن ها، سازمان می توانند به ارزش آفرینی برای مشتریان و در آخر سهامداران خود ادامه دهند.
- کارت امتیاز دانش ، رشد و یادگیری :
این نوع کارت بر آموزش کارکنان، کسب دانش و چگونگی استفاده از آن ، به منظور نگه داشتن پایداری در بازارکار استفاده می شود. به این معنی که افزایش مهارت و قابلیت کارکنان محاسبه می گردد.
جاری سازی استراتژی چیست ؟
موفقیت استرتژیک در صورتی به حقیقت می پیوندد که استراتژی ها به درستی در سازمان اجرا گردد.
تمایز کلید بین تدوین و جاری سازی استراتژی :
1- در تدوین استراتژی بر اثر بخشی تاکید شده ولی در اجرای استراتژی بر کارایی تاکید می شود.
2- اصولا تدوین استراتژی فرآیند ذهنی می باشد، ولی اجرای استراتژی روش عملیاتی است.
3- گردآوری استراتژی بین شش ماه تا یک سال طول می کشد در حالی که جاری سازی استراتژی دوره یکساله و پنج ساله دارد.
با توجه به اهمیت مدیریت استراتژیک مرکز آموزش مجازی پارس با تجربه ای که در زمینه مدیریت دارد ، اقدام به برگزاری دوره مدیریت استراتژیک و جاری سازی با استفاده از کارت امتیازی متوازن bsc نموده است، هدف پارس از برگزار کردن این دوره را آشنایی با مفهوم و مراحل مختلف یک فرآیند برنامه ریزی استراتژیک، تجزیه و تحلیل صنعت و چگونگی رقابت با رقبا در آن و چگونگی آگاهی با مزیت های رقابتی برای هر کسب کار برای شما علاقمندان این دوره است. رشته استراتژیک رشته ای جذاب و متفاوت است که با در نظر گرفتن همه جنبه ها شرایط تاثیر گذار بر انواع بخش های سازمانی به دنبال اهداف بلند مدت و کوتاه مدت مدیران ارشد است.