مقاله پژوهشگر کیست؟
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله پژوهشگر کیست؟ را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
پژوهشگر کیست؟
انسان پژوهشگر کیست؟
انسان پژوهشگر كسی است كه لحظه به لحظه به سمت و سویی حركت میكند كه دیوارهای جهل خویش را میشكند و در محدودهیی تازه قدم برمیدارد و به همین علت است كه یك احساس رضایت درونی نسبت به خویش خواهدداشت، زیرا احساس میكند امروز او از دیروز او برتر است و چنین انسانی است كه می تواند برای جامعه خویش اثرگذار و ثمربخش باشد. انسان پژوهشگر باید بهخاطر داشته باشد،كه سرنوشت آدمیان به هم گره خورده است و هر روز كه میگذرد این وابستگی شدیدتر میشود ، لذا هرگاه در جستوجوی یافتن پاسخ سوالات و حل مشكل خویش است، هیچگاه راهحلی را برنمیگزیند كه سبب شود مصیبتی بر دیگران تحمیل شود،زیرا با این نیت انساندوستانه است كه آدمی میتواند با صبر و شكیبایی به جستوجوگری خویش ادامه دهد و بهترین پاسخ را بیابد،زیرا انسانی كه در پی سعادتمندی دیگران است،انگیزهیی در او شعلهور میشود كه به روح جستوجوگری او نیرو میبخشد. زیرا انسان در این شرایط،خود درونی خویش را باور دارد و به انسانیت خویش افتخار میكند و همین امر انگیزهیی قوی برای به حركت درآوردن انسان است.
انسان پژوهشگر كسی است كه رسالت خویش از زندگی كردن را مشخص كرده و بر پایه احساسات دیگران زندگی نمیكند و او برای رسیدن به اهداف خود،در جست وجوی كشف بهترین راههای ممكن است و از پژوهش برای رسیدن به اهداف خود استفاده میكند. انسان پژوهشگر تنها یك دانشمند یا فرد دارای تحصیلات عالیه نیست،همه كس میتواند به این مرحله دست یابد و چه بسا فرد كمسوادی كه به واسطه ذهن جستوجوگر خود بتواند علم و تجربه خویش را افزایش داده و به نكات مهمی برسد كه یك تحصیلكرده قادر به درك آن نباشد، اما برای رسیدن به این مرحله باید زحمت كشید. باید با علم پژوهش آشنا شد و راههای درست پژوهش كردن را با كمك صاحبنظران این علم و با مطالعات مستمر فرا گرفت و در این مرحله است كه فرد درمییابد هر قدمی كه برمیدارد چقدر باید با دقت و فراست همراه باشد.
انسان پژوهشگر باید مهارت های مربوط به خلاقیت و تفكر خلاق را فرا بگیرد تا بتواند با نوآوری به نكات تازهیی دست یابد و به گفته اقبال لاهوری «وقتی نیروی زاینده خلاق فرد یا جامعهیی از بین میرود،زندگی تكراری و بیحاصلی پدید میآید كه سبب میشود این انسانها راه ساده قراردادها و حصر فكری را انتخاب كنند»، كه این خود محدودكننده رشد جامعه است.
انسان پژوهشگر باید مهارتهای ارتباطی را فرا بگیرد و یاد بگیرد كه بخوبی با دیگران ارتباطی صادقانه برقرار كند آنچنان كه میان او و دیگر انسانها جریانی از علم و دانش به حركت درآید. به گفته حضرت علی (ع): «اندیشهها را به یكدیگر بزنید تا درستی و حقیقت زاده شود»، با برخورد اندیشهها، دانستههای جدید شكل میگیرد و با انتقال آنها میان انسانها، معماهای پژوهش حل میگردد.
انسان پژوهشگر، فوت كوزهگری خود را به دیگران منتقل میكند. امروزه دیگر نمیتوان با یك فوت كوزهگری زندگی كرد، ما نیازمند هزاران فوت كوزهگری برای زندگی كردن هستیم و پنهان نگه داشتن دانستههای ارزشمند در وجود آدمی تنها منجر به دفن كردن آنها میشود. انسانها با هدیه كردن تجربیات گرانقدرشان به یكدیگر، زمینه را برای ایثارگری در علم و دانش پدید میآورند و این مرحله سرآغاز پدید آمدن جرقههای خلاقیت و نوآوری در بین جامعه است و همین امر فرهنگ پژوهشگری را در جامعه گسترش میدهد.
انسانهایی كه تفكرات نو و بكر خود را در مغز خویش نگهداری میكنند در اصل به مغز میآموزند كه دیگر نوآوری نكند و به گفته «ارنست دیمنه» از پایهگذاران آموزش و پرورش فرانسه، «زمانی كه فكری نو در مغز باقی میماند و رها نمیشود، گویی همچون دانهیی از یك زنجیر است كه از مغز اگر بیرون نیاید، دانههای دیگر زنجیر نیز با آن بیرون نمیآیند و به عكس هنگامی كه فكری نو به بیرون از مغز هدایت میشود با خود دیگر دانههای زنجیر را نیز به بیرون هدایت میكند و دیگر زنجیره افكار نو در مغز پنهان نمیماند.»
زمانی كه انسان پژوهشگر تصمیم میگیرد با نگاهی دقیق و گوشهایی حساس به وقایع توجه كند، با گذشت زمان، دیدگاههایی كه كسب میكند سبب میشود فاصلهیی میان آموختههای این فرد با دیگر انسانها پدید آید و او با دقت بیشتر به پدیدههای اطراف بنگرد. این فاصله، فاصله فكر و اندیشه است و همین امر سبب میشود كه دیگران با نگاه این فرد به رویدادهای اطراف خود نگاه نكنند و به همین علت چه بسا نگاه پژوهشگر و نظرات او در دیدگاه دیگران مسخره و غیرطبیعی جلوه كند و لذا در این مرحله است كه سدهای جهل آدمی شكسته میشود و انسان به سوی اندیشه و فكر قدم برمیدارد و قدرت تحلیلگری خود را افزایش میدهد و در این زمان است كه پژوهشگر باید صبور و شكیبا باشد و به راه خود ادامه دهد.
انسان پژوهشگر باید به خاطر داشته باشد، دانشمندان بزرگ كارهای عظیم خود را در زمانی به ثمر رساندند كه غرق در استهزا و تحقیر دیگران بودند لذا چنین انسانی باید خود را آماده تحقیرها و استهزاها كند و این امری طبیعی است برای كشف راههای نو و یافتن پاسخهای جدید.
انسان پژوهشگر باید به خاطر داشته باشد كه همگان به كاستیها و ناتواناییهای او پی خواهند برد و چه بسا ناتواناییهای او را به ریشخند بگیرند، لذا او باید با شهامت به راه خود ادامه دهد و به رفع نواقص خود بپردازد و در جهت حل معماها بكوشد و در برابر انتقادهای دیگران بردبار باشد.
انسان پژوهشگر باید با ابزارهای مهمی كه به او در دسترسی به اطلاعات كمك میكنند آشنا بوده و تلاش كند با مهارتهای مربوط به آنها آشنا باشد. یادگیری یك زبان و آشنایی با اینترنت به او كمك میكند كه علاوه بر كسب تجربیات از مردم دیگر ملل، به انتقال افكار خویش به دیگران بكوشد و از این طریق راه جاری شدن اطلاعات را از دیگران به سوی خود هموار سازد.
انسان پژوهشگر همیشه از تنبلی در به دست آوردن اطلاعات به دور است و از تصمیمگیری سریع و عجولانه خودداری میكند زیرا این تصمیمات او را از راهیابی به درك حقایق بازمیدارد و اگر او به اطلاعات محدود خود بسنده كند، چه بسا به پاسخهای گمراه كننده دست یابد كه خود میتواند مشكلات فراوانی در پی داشته باشد.
یك انسان پژوهشگر باید رفتاری اخلاقی، متواضعانه و صادقانه داشته باشد تا در نهایت دیگران در ارتباط برقرار كردن با او، علاقهمندی نشان دهند و همچنین او را در دستیابی به اطلاعات درست یاری كنند. چه بسا انسانها زمانی كه از كسی دل خوشی ندارند و یا از او بیزارند، با اطلاعات غلطی كه به او میدهند، او را به بیراهه هدایت میكنند و به گفته ارنست دیمنه «اگر میخواهید چیزی اصیل خلق كنید، خودتان باشید.»
انسان پژوهشگر در هر میهمانی و ضیافتی كه شركت میكند آن را مكانی مییابد برای به دست آوردن تجربیات ارزشمند جدید و همچنین انتقال دانستههای خود به دیگران.
انسان پژوهشگر باید الفت و انس شدید با كتاب داشته باشد و در فرصتهای مناسب در كتابخانهها و كتابفروشیها و نمایشگاههای كتاب گردش كند و به دنبال كتابهایی باشد كه به حل مشكلات او كمك میكنند.
انسان پژوهشگر باید از كلام خویش بخوبی استفاده كند. او باید به خاطر بسپارد كه گفتوگوها زمینهساز دانستهها و تجربیات هستند و او باید خود را از شر گفتوگوهای بی ثمر و بیفایده رها كند.
انسان پژوهشگر علاقه فراوانی به ثبت تجربیات خویش دارد و در هر فرصتی مینویسد و سعی میكند از طریق نوشتن تفكر كند و حتی گاهی اوقات پاسخ سوالات خویش را بیابد.
السلی رابینسون میگوید: «بزرگترین بیم بشر از تغییر است، مردم از افكار جدید، عادتهای جدید، محیط جدید و روش جدید میترسند، غافل از آنكه اساس زندگی تغییر و تنوع است و زندگی بدون آن قابل دوام نیست، تنها راه زندگی بهتر و طولانیتر آمادگی شما برای قبول تغییر و عمل كردن برای تحولهای بزرگ است پس خودتان را عوض كنید.»
از تغییرات زمانه نمیتوان فرار كرد، بلكه باید به مدد مغز و اندیشه، تغییرات را در جهتی قرار داد كه سبب سعادتمندی انسانها شود و این تغییرات نیازمند انسانهای پژوهشگر است و به گفته سقراط: «جهان بدون تحقیق و تفحص درخور زیستن نیست.» بدون شك اگر انسان پژوهشگر به مرحله تعالی خویش برسد، به گفته «لامارتین» كه میگوید: «افكار افراد متفكر خودبخود میاندیشد»، انسان پژوهشگر نیز خود به تفكر تبدیل میشود، انسانی كه برای جامعه خویش گوهری است گرانبها.
پژوهشگر کیست؟
منبع: ویکی پدیا