حقوق ورزشی
حقوق ورزشی یکی از شاخه های جدید علم حقوق است که اختصاصاً به بررسی آثار حقوقی حوادث ناشی از فعالیتهای ورزشی میپردازد.این مسایل می تواند مربوط به ورزشکار یا مدیر ورزشی باشد یا متسفانه مساله خشونت ورزشی. حقوق ورزشی شاخه ای جدید است که به بررسی مسایل حقوقی در انواع رشته های ورزشی می پردازد. در این مقاله سعی خواهیم کرد به بررسی ابعاد مختلف رشته حقوق ورزشی بپردازیم
تعریف حقوق ورزشی
در این تعریف، منظور از حوادث ورزشی یا حوادث ناشی از فعالیتهای ورزشی، آن دسته از حـوادثی هستند که اولاً بطور اختصاصی در ورزش رخ میدهند و ثانیاً ایجاد حق میکنند. بنـابراین، موضـوع حقـوق ورزشی هر « واقعه ورزشی» است که دارای اثر حقوقی باشد. یعنی هر رخداد ورزشی است که حقی را بوجود آورده باشد. به عبارت دیگر هر حادثه ورزشی که به نحوی به حقوق دیگران آسیب برساند در شمول موضوع حقوق ورزشی قرار میگیرد.
پس تا هنگامی که واقعه ورزشی، به حقوق دیگران آسیبی نرساند و حقی برای کسی ایجاد نکند از شمول موضوع حقوق ورزشی خارج میباشد. نیاز به توضیح است که هر جا سخن از حق به میان آید چون حق، دو جنبه دارد پس دست کم، پای دو طرف، در میان است. یعنی هرگاه حق ایجاد شود برای یکی و بر دیگری میباشد. مثلاً در رخدادهای ورزشی دارای اثر حقوقی، حادثه دیده کسی است که حق برایش ایجاد شده و بوجودآورنده حادثه کسی است که حق علیهش بوجود آمده است. از نگاه حقوق، جنبه دوم حق یعنی بر دیگری بودن آن، در قالب یکی از مسئولیتهای حقوقی سه گانه؛ کیفری، مدنی و انضباطی که مبین نوع حق ایجاد شده نیز هستند، نمود و بروز پیدا میکند.
اما در مورد اینکه اهداف حقوق ورزشی کدامند باید گفت؛ علی الاصول حقوق ورزشی با لحاظ ابعاد گوناگون این رابطه اجتماعی، با اهداف متعدد به عرصه ورزش وارد گردیده است
اهداف حقـوق ورزشی چیست؟
آشنایی باوظایف واختیارات قانونی درورزش
آشنایی باجرائم وتخلفات ورزشی
آشنایی بامحدوده های قانونی فعالیت درورزش
آشنایی باپیامدهای حقوقی جرائم وتخلفات ورزشی
آشنایی باتدابیرضروری ولازم دررویدادهای ورزشی
ایجادمحیطی سالم،امن وبدون حادثه برای افرادفعال درورزش
تاریخچه حقوق ورزشی
درورزش نیزبارشدوتوسعه روزافزون ورزش درجهان وبروزحوادث واتفاقات گوناگون درآن نیازبه تدوین قوانین وضوابط ویژه درمحیط ورزش بسیاراحساس شد.یکی ازمراجع ذی صلاح که ازاواخرقرن 19به منظوررسیدگی به معضلات حقوقی درورزش بوجودآمددادگاه حکمیت ورزش به عنوان یک نهادمستقل درلوزان سویس فعالیت خودراآغازکردووظیفه آن حل وفصل اختلافات ورزش بودبه دلیل اهمیت خاص وپیچیدگی که به مرور زمان درمسائل حقوق ورزش بوجودآمدشاخه ای به حقوق ورزش اختصاص داده شده ودرسال 1984یک رشته دانشگاهی به نام رشته حقـوق ورزشی دریونان بوجودآمدواولین شلزملی حقوق ورزش درکشوریونان باحضورنمایندگان حقوق قضایی کشورهای مختلف برگزارشد.
سیر تاریخی حقوق ورزش در ایران
قبل ازمشروطیت درارتباط باحقوق ورزش درایران تاریخ مدونی ملاحظه نشده است لیکن فرمانروایان وسلاطین وسپهسالاران سپاه توجه خاص به امرورزش به ویژه اسب سواری،تیراندازی،شنا،کشتی،داشته سربازان خودراجهت آماده نمودن درجنگهادرحضوردراین میادین وتمرینات تشویق می کردنداجرای قوانین آن توسط پیش کسوتان وریش سفیدان قبایل وایلات وعشایراعمال می شدوآنهادرموردتخلفات وخطاهای دراین ورزشهاطبق آداب ورسوم خودقضاوت می کردنددرکتاب شرح قانون شیخ محمدحسن نجفی بعدازمشروطیت باتاسس عدالت خانه وتصویب یکسری ازقوانین این امیدبه وجودآمدکه قضات بتواننددر حوادث مختلف ورزشی تاحدودی درمراجعه آسیب دیدگان تصمیمات درستی اتخاذکنندامابازعدم وجودقانون مشخص ومدونی که اختصاص به ورزش داشته باشداحساس می شدزیرابین حوادث ورخدادهای ورزش وصدمات ناشی ازآن باسایرآسیب های اجتماعی تفاوت بسیاری وجودداشت درسال 1339تصویب قانون مسئولیت مدنی درمراجع قضایی صورت گرفت وتاحدودی اشکال استفاده ازقضاوت درباب مسئولین های مدنی درورزش مرتفع شدباگسترش کمی وکیفی ورزش ورجوع پرونده های عدیده درارتباط باورزش درسال 1352به موجب ماده 42 قانون مجازات عمومی تصویب شدمبنی برحوادث ناشی ازعملیات ورزش مشروط به اینکه سبب آن حوادث نقص مقررات مربوط به آن ورزش نباشد،جرم تلقی نشودبه این ترتیب برای اولین بادرتاریخ حقوق ایران،حوادث ورزشی مشمول قانون خاص گردید.
پس ازانقلاب اسلامی چون این متن مغایرتی بااصول وموازین اسلامی نداشت به همان صورت باقی ماندو حفظ درادامه داردواین مقررات هم باموازین شرعی مخالفتی نداشته جرم محسوب نمی گردد.
حقوق مجموعه مقرراتی است که براشخاص ،ازاین جهت که دراجتماع هستندحکومت می کند.
بررسی جرمشناختی خشونت در ورزش
گروه حقوقی- در روزهای اخیر شاهد برخی ناآرامیها در استادیومهای ورزشی بودهایم. آیا تا به حال به این مسایل فوتبالی از جنبة حقوقی یا جرمشناختی توجه کردهاید؟ به طور کلی حقوقدانان از دو جنبه با ورزش و رخدادهای پیرامون آن درگیر هستند: «یکی خشونت در ورزش و دیگری تقلب در ورزش». خشونت در ورزش یعنی همین زد و خوردها و فحش و ناسزاها و کشت و کشتارهایی که بعضاً در اخبار ورزشی میخوانیم و میشنویم.
خشونتهای ورزشی خود، در دو زمینه ممکن است اتفاق بیافتد و هر کدام از اینها هم مستلزم مطالعه و بررسی جداگانهای است: یکی خشونت در داخل زمین ورزش که بین خود ورزشکاران اتفاق میافتد. مثلاً بازیکنی از کوره در میرود و به بازیکن تیم حریف (و حتی بعضی وقتها به بازیکن هم تیمیاش) حملهور میشود و او را به باد کتک میگیرد. یا اینکه یکی از بازیکنان به بازیکن دیگر، فحشی میدهد و بازیکن دیگر هم در پاسخ، متوسل به خشونت و کتک کاری میشود. حتی همین خطاهایی که ورزشکاران به روی همدیگر مرتکب میشوند و در ازای آن کارت زرد یا قرمز میگیرند هم جزو خشونت در ورزش به حساب میآید. یکی هم خشونت در بیرون از زمین ورزش است که بین هواداران تیمها رخ میدهد. این رفتارهای خشونتآمیز هواداران ممکن است روی سکوهای تماشاگران و یا بیرون از ورزشگاه و در داخل خیابانها و اتوبوسهای واحد و... اتفاق بیافتد. تقلب در ورزش هم یعنی هر کار حیلهآمیز و نیرنگآمیزی که در عرصة ورزش اتفاق میافتد. این کارهای نیرنگآمیز که همگی در بین خود ورزشکاران و دستاندکاران تیمها و مسابقات ورزشی اتفاق میافتد به شکلهای گوناگونی ممکن است رخ دهد. مثلاً تبانی تیمها با یکدیگر برای اینکه جلوی قهرمان شدن یک تیم دیگر را بگیرند. یا مثلاً دوپینگ کردن ورزشکاران برای اینکه موفقیت خود در مسابقات را تضمین کنند. یا مثلاً رشوه دادن به مسئولان برگزاری مسابقات و یا به داوران یک مسابقة ورزشی برای اینکه کاری را به نفع یک تیم خاص انجام بدهد. همة اینها تحت عنوان تقلب در ورزش شناخته میشوند.حقوقدانان برای بررسی خشونت در ورزش و تقلب در ورزش، دو بعد قضیه را از هم جدا میکنند: یکی جنبة حقوقی ماجرا، یعنی اینکه با کسی که مرتکب خشونت در ورزش یا تقلب در ورزش میشود چه باید کرد؟ مجازاتش چه باید باشد؟ آیا باید او را از مسابقات ورزشی محروم کنیم یا اینکه او را به زندان بیاندازیم یا...؟ برای بررسی و مطالعة جنبة حقوقی خشونت و تقلب در ورزش، در بعضی از کشورهای دنیا، یک رشتة دانشگاهی تأسیس شده است به نام «حقوق جزای ورزشی» که همة این مسایل را بررسی میکند. جنبة دیگر این مسایل ورزشی، جنبة جرمشناختی ماجراست. یعنی اینکه خشونت در ورزش را از لحاظ اجتماعی و روانشناسی بررسی و تحلیل کنیم تا بتوانیم علل و عوامل بروز اینگونه وقایع را پیدا کنیم و تلاش کنیم که با خنثی کردن این علل و عوامل، از بروز اینگونه وقایع اسفبار در ورزش، پیشگیری کنیم. در اینجا برخی از یافتههای جرمشناختی در حوزة خشونت در ورزش را با هم مطالعه خواهیم کرد.
خشونت هواداران
در یکی از سالهای اخیر، شورای اروپا گزارش داد که این جریانات حدود 1000 کشته و 5000 هزار مجروح در اروپا بر جای گذاشته است. بنابراین بررسی این مسئله مدت زمانی است که توجه جرمشناسان را در اروپا به خود جلب کرد و تحقیقات گسترده برای شناخت ماهیت این پدیده یعنی خشونت هواداران شروع شد. جرمشناسان اروپایی در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که از این همه مسابقة فوتبال که در سطح دنیا برگزار میشود فقط تعدادی از آنها به خشونت کشیده میشود اما همین تعداد اندک، دارای تلفات و پیامدهای جبرانناپذیر متعددی است. مطالعات همچنین حاکی از این است که عمدة خشونت هواداران، در بیرون از ورزشگاهها اتفاق میافتد و نه در سکوهای تماشاگران. این مسئله به ویژه در جریان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 1998 در فرانسه به خوبی مشهود بود. این رفتارهای خشونتآمیز معمولاً به شکل وندالیزم و تخریب اموال عمومی از قبیل اتوبوسهای شرکت واحد، مترو، تلفنهای عمومی و... همچنین درگیری و زد و خورد با مأموران پلیس و بعضاً نیز درگیری با هواداران تیم حریف، به وقوع میپیوندد.جرمشناسان بلژیکی به بررسی هواداران تیمهای فوتبال پرداختند و به این نتیجه رسیدند که این هواداران به صورت منسجم و سازمانیافته عمل میکنند. بدین ترتیب که معمولاً هواداران یک تیم، در چهار حلقه قرار گرفته و فعالیت میکنند: حلقة اول و مرکز دایره را رهبران و لیدرها تشکیل میدهند. اینها تعدادشان کم است و تصمیمهای اصلی را در مورد اینکه هواداران چه بکنند و چه شعاری بدهند را اتخاذ میکنند و در میان هواداران از احترام خاصی برخوردارند. حلقة دوم، حدود 50 نفر هستند که از لیدرها حمایت میکنند و فرامین آنها را به سایر هواداران منتقل میکنند. حلقة سوم از هوادارانی تشکیل شده که مدتی است هوادار تیم هستند اما آن قدر سابقه ندارند که وارد در حلقة دوم شوند. اما در هر صورت از هواداران پروپا قرص آن تیم محسوب میشوند و در اکثر مسابقات شرکت میکنند. حلقة چهارم هم شامل سایر هوادارانی است که بعضی وقتها ممکن است برای تشویق تیم، در ورزشگاه حاضر شوند اما پایة ثابت و دایمی حضور در ورزشگاه نیستند.
تحلیل خشونت
جرمشناسان بعد از اینکه با ماهیت خشونتهای هواداران و حلقههای تشکیلدهندة آنان آشنا شدند، به بررسی و تحلیل این یافتهها میپردازند تا شاید بتوانند علل و عوامل بروز این خشونتها را به دست بیاورند. جرمشناسان در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که اکثر هوادارانی که خود را در این حلقههای چهارگانه جای داده و به مرور زمان تبدیل میشوند به هواداران خشن ورزشی، از طبقههای پایین اجتماعیاند. یعنی کسانی که از لحاظ مالی و اقتصادی و معیشتی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. حتی بسیاری از آنها از روستاها و یا شهرکهای فقیرنشین حومة شهرهای بزرگ به ورزشگاهها میآیند و بعد هم دست به خشونت میزنند. نکتة دیگر این است که این افراد، علاوه بر ورزش، در سایر زمینههای اجتماعی هم افراد خشن و هنجارشکنی هستند و به راحتی متوسل به خشونت میشوند.نکتة دیگری که در خصوص این افراد وجود دارد این است که اینها ملیگرا یا گروهگرای شدید هستند. یعنی تعصب فوقالعادهای بر روی تیم و گروه خودشان دارند و حتی در آن گروه ذوب شدهاند و در نتیجه شکست تیم برایشان بسیار سنگین و غیر قابل تحمل است. نکتة دیگر این است که هواداران هر تیم، دارای فرهنگ خاص خودشان هستند. از رنگها و لباسها و حرکات و شعارهای خاصی استفاده میکنند و به این ترتیب خودشان را از سایر اعضای جامعه جدا میکنند. به عبارت دیگر برای خودشان یک خردهفرهنگ تشکیل داده و بر اساس آن خردهفرهنگ، یک سری ارزشهای جدید و جدا از ارزشهای پذیرفته شدة جامعه تشکیل داده و در قالب آن ارزشهای جدید عمل میکنند و دیگر به راحتی زیر بار ارزشهای عمومی جامعه نمیروند.نکتة دیگری که وجود دارد این است که این افراد وقتی در جمع هواداران تیم قرار میگیرند احساس میکنند که از قدرت فوقالعادهای برخوردارند و دیگر کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. در واقع وقتی در یک خشونت دسته جمعی شرکت میکنند تصورشان این است که دیگر کسی بر رفتارهای آنان نظارتی ندارد و پلیس یا دستگاه قضایی نمیتواند آنها را شناسایی و کنترل کند. در نتیجه به راحتی دست به ارتکاب خشونت و کارهایی از این دست میزنند.
چه باید کرد؟
هدف از این همه مطالعه و بررسی در خصوص خشونت هواداران در ورزش، این است که به پاسخ این سؤال برسیم که برای کنترل و مهار این پدیده چه باید کرد؟ و چه نباید کرد؟
به طور کلی دو نوع واکنش میتوان به این پدیده نشان داد: یکی واکنش کیفری. یعنی اینکه قانون تصویب کنیم و برای کسانی که دست به خشونت در ورزش میزنند مجازاتهای سنگین تعیین کنیم. سپس هر کس که مرتکب این رفتارها شد را دستگیر کرده و به سزای عملش برسانیم. سالهای متمادی، این شیوه در کشورهای مختلف اروپایی اجرا شد و دولتها شروع کردند به برخورد پلیسی و قضایی با هواداران ورزشی. اما پس از گذشت سالیان زیاد، نه تنها خشونتهای ورزشی کم نشد بلکه بیشتر هم شد. در نتیجه جرمشناسان به فکر راه حلهای دیگری برای مقابله با خشونت هواداران افتادند. یعنی شیوههای غیرکیفری.یکی از این شیوههای غیرکیفری این است که مراقبتها و نظارتها را بیشتر کنیم. یعنی اینکه وقتی میبینیم که هواداران در ورزشگاهها شروع میکنند به استفاده از مواد آتشزا و منفجره و یا پرتاب اشیای خطرناک به داخل زمین و یا زد و خورد با یکدیگر، بیاییم و در داخل ورزشگاهها نظارت بر رفتار آنها را بیشتر کنیم تا آنها از ترس هم که شده دست از این کارها بردارند. مثلاً تعداد مأموران پلیس را در ورزشگاه زیاد کنیم یا اینکه از دوربینهای مداربسته برای شناسایی افراد خاطی استفاده کنیم یا اینکه صندلیها را شمارهدار کنیم و بلیتها را بر اساس شماره به هواداران بفروشیم تا شناسایی آنها راحتتر باشد. این راه حل، ایرادش این است که فقط میتواند خشونت هواداران در داخل ورزشگاه را کنترل کند اما نمیتواندجلوی خشونت بیرون از ورزشگاهها را بگیرد. تجربة به کار گیری این شیوهها در کشورهای اروپایی هم نشان میدهد که بهرغم کنترل و نظارت شدید در ورزشگاهها خشونت هواداران بیرون از ورزشگاهها افزایش یافت.راهحل دیگری که برخی کشورها اجرا کردهاند و تا حدی به نتایج مثبتی هم رسیدهاند این است که باشگاهها سعی کنند خودشان را به هوادارانشان نزدیک کنند. برای این کار لازم است که رهبران و لیدرهای هواداران شناسایی شده و به باشگاه دعوت شوند. سپس با استفاده از مددکاران اجتماعی، و نیز کمکهای مالی و فکری مدیران باشگاه، این لیدرها و به دنبال آن، سایر هواداران، تحت کنترل قرار گرفته و رفتارهای آنها مهار شود
جایگاه ورزش در قانون اساسی
دربندی ازاصل دوم،دولت جمهوری اسلامی ایران چنین بیان شده که آموزش وپرورش وتربیت بدنی رایگان برای همه درتمام سطوح و تسهیل وتعلیم آموزش عالی.
نتایج حاصل ازاین بند :
ازتربیت بدنی یاورزش به صراحت یادشده است واین نشانه جایگاه بسیارمهم ورزش درمهم ترین سندحقوقی کشور قانون اساسی است .
ورزش رادرعرض آموزش وپرورش قرارداده نه دربطن یادرطول آن
ورزش راوسیله ای برای تنومندی ،تندرستی وبرومندی داشته و آن راهدف نمی داند.
ورزش رابه عنوان یک نهادفرهنگی ونه نهادمادی درپیشبرداهداف نظام درنظردارد.
تاکیدبررایگان بودن آن برای تمام سطوح نمایانگراهمیت ورزش وتربیت بدنی درسلامت افرادجامعه می باشد.
ازنظرقانون اساسی ورزش باآموزش عالی دریک سطح قرارداده نشده به همین دلیل تکلیف دولت درباب آموزش عالی صرفأتسهیل وتعلیم است ولی رایگان برای همه ودرتمام سطح نخواهدبود.واین نشانه اهمیت جایگاه ورزش وتربیت بدنی است.
قانونگذاربدوأدرسال 1352ومتعاقبادرسال1361به موجب قانون راجع به مجازات اسلامی درماده 32حوادث ناشی ازعملیات ورزشی رابه ترتیب زیرموضوع حکم قرارداد.
حوادث ناشی ازعملیات ورزشی مشروط براینکه سبب آن حوادث ،نقص مقررات مربوط به آن ورزش نباشدواین مقررلت هم باموازین شرعی مخالفتی نداشته باشدجرم محسوب نمی گردد.
تصویب این بندنتیجه کاملی رابرای ورزشکاران بوجود آورد.وطبق قانون ورزشکاردرصورت رعایت مقررات ازتمامی نتایج عملیات حتی منجربه مرگ مصون می ماند.
دلیل اصلی جرم نبودن حوادث ورزشی چیست؟
اولویت ورزش برسایرفعالیت های اجتماعی چیست؟
آیا امکان ارتکاب جنایت درعین رعایت مقررات ورزشی وجود ندارد؟
آیا ورزشی نمی تواند پوششی جهت ارتکاب جرم باشد؟
توجیه اجتماعی وفنی جرم نبودن حوادث ورزشی:
مهم ترین دلیل رامی توان اهداف سازمان تربیت بدنی مبنی برپرورش جسمانی وتقویت روحیه سالم درافراد کشور است.
رضایت طرفین درشرکت وحضوردرفعالیت ها
وجود مقررات درهررشته ورزشی مانعی برای سوءاستفاده رزشکارازورزش می باشدزیراتقربیا مقررات همه ورزشها دارای مفاهیم گسترده ای است.
اگرقانونگذارهمه حوادث ناشی ازعملیات ورزشی راچه برحسب مقررات وچه برخلاف مقررات جرم می دانست.آیابازهم امکان وجودمراکزورزشی وورزشکاروحس رقابت وروحیه مبارزهجویی وجود داشت؟
اگرورزشکاری بارعایت تمام قوانین بااجرای صحیح یک حرکت ورزشی صدمه مهلکی به حریف واردکندقاضی می تواندچنین ورزشکاری راکه عملش براساس مقررات ورزشی بوده وموردتائیدکارشناسان است محکوم کند؟
مفهوم عملیات ورزشی ازدیدگاه حقوق جزابامطالعه بند3ماده32چنین استنباط می شودکه هدف قانونگذارجرم ندانستن حوادثی است که ازعملیات ورزشی حاصل می شود.بنابراین اولامصدراین عملیات ورزشی الزاما بایدورزشکارباشدمقصود ازورزشکار درحقوق کسی است که درحال انجام فعالیت دریکی ازرشته های ورزشی مجازکشوردرچارچوب مقررات است.
بنابراین آنچه اهمیت داردورزشکاربودن،انجام فعالیت ورزشی ورعایت مقررات ویژه هرورزش می باشدعمل بایدورزشی باشد یعنی مقررات خاص آن ورزش آن حرکت وعمل راورزشی بشناسد.پس هرحرکتی که ازسوی ورزشکار درحین فعالیت ورزشی سربزندلزوما عمل ورزشی محسوب نمی گردد مانند:فحاشی،ایرادضرب وجرح پس اولاازناحیه ورزشکار بهمفهوم عام انجام گیرد ثانیادرحین فعالیت های ورزشی باشد.
ثالثا،عمل ازنظر مقررات خاص آن ورزش درزمره حرکات ورزشی باشدوالبته آنورزش ازسوی سازمان ورزش مجازمحسوب گردد.
نقش زمان در جرم نبودن حوادث ورزشی:
یکی ازشرایط عمده جرم نبودن حوادث ورزشی ناشی ازعملیات ورزشی انجام آن درمحدوده زمانی همان ورزش است.
ورزشها از نظر زمان به دودسته تقسیم می شوند:
دسته اول،ورزشهایی که دارای زمان مشخصی هستندوالزامادرهمان زمانی که مقررات اجازه می دهد ،انجام می گیردودارای آغازوپایان دقیقی است.مانند:فوتبال،کشتی و…عملیات ورزشی منجربه حادثه فقط درهمان محدوده زمانی می تواندجرم محسوب شود.آسیب های قبل وبعداززمان مقررحتی بااجرای یک فن صحیح جرم محسوب می گردد.
دسته دوم،ورزشهایی است که محدودیت زمانی نداردمانند:والیبال تازمانی که بازی وتمرین ادامه پیدا کندازنظرقانون بلامانع وحوادث ناشی ازعملیات ورزشی جرم تلقی نمی شود.
درپرتابها که معمولا خطرات عدیده ای به همراه دارد زمان شروع درمسابقات لحظه اعلام داوراست وتاپایان حرکت مشمول همین قانون خواهد شد.
تاثیر حقوقی مکان در حوادث ورزشی و حقوق ورزشی
عملیات ورزشی وحوادث ناشی ازآن درصورتی جرم نیست وورزشکارمجازات نخواهدشدکه علاوه براینکه درمحدوده زمانی ورزش واقع نشود،الزامادراماکنی بوقوع پیوسته باشد که مجازبرای انجام آن فعالیت بخصوص ورزشی بوده است. ورزشها اعم ازاینکه بومی یابین الملی باشند برحسب ویژگیهای خودلزومادراماکنی انجام می گیرندکه متناسب باانها باشدهمان طورکه می دانیدورزش فوتبال وزمین فوتبال وورزش کشتی درسالن کشتی انجام می گیردوبررسی بیشتر نشان می دهدکه ملاحظات جلوگیری ازصدمات وبه حداقل رسانیدن حوادث ازیک سووسهولت انجام فعالیت ورزشی ازسوی دیگرازمهمترین عوامل انتخاب مکان خاص برای ورزش معین بوده است.استفاده ازتشک های مناسب جهت فعالیت هایی مانند:ژیمناستیک وکشتی که ورزشکاردرروی ان به افت وخیزمی پردازدکاملا الزامی است.
درموردمکان ورزش علاوه برکیفیت ،کمیت نیزمطرح است عدم استفاده ازصدماتی خواهدشد که گاه جبران ناپذیر است.
نقش مقررات ورزشی ( حقوق ورزشی)درمسئولیت جزایی ورزشکاران
براین پایه اصل آن است که حوادث ورزشی ازصدمات ناشی ازآن درصورتی که رعایت مقررات وظوابط آن ورزش خاص درآنها رعایت شده باشد جرم نبوده وبرعکس چنانچه دراثرنقض مقررات درورزش حادث گردد،جرم می باشدوورزشکاربرحسب(شدت وضعف)مجازات خواهد شدهرورزشی دارای قواعد مدون است.ودارای مقررات خاص خویش است که معمولا درموردمسابقات بین المللی،فدراسیون های بین المللی مقررات وظوبط تدوین شده خودرادرموردورزشکاران،داوران ومربیان آن ورزش خاص اعمال واجرامی کنندودرمواردی که قواعدمدونی وجود ندارد.قاضی بامراجعه به عرف وعادات مسلم جامعه واستعلام ازنظرکارشناسان ذی صلاح آن ورزش وکشف این مطلب که حادثه درنتیجه نقض مقررات ورزشی بود.یاخبر حکم شایسته قضایی صادر می شود.یک حرکت ورزشی خلاف مقررات دراصل مسئولیت تخلف ورزشکار تاثیری نداشته منتهی عمدی یاغیر عمدی بودن آن فقط درمقدارومیزان مجازات موثر خواهد بوداگربرای قانونگذارمسلم گرددکه ورزشکارعامدا به قصدایرادصدمه حرکت انجام شده موجب قصاص خواهد شددرغیر این صورت مرتکب به سایر مجازات هامحکوم خواهد شد.
نکات زیر در حقوق ورزشی مورد توجه قرار می گیرد
درصورتی حوادث ناشی ازعملیات جرم نیست که نقض مقررات درمیان نباشد.
عمدی وغیرعمدی انجام یک حرکت ورزشی خلاف مقررات دراصل مسئولیت تاثیری نداردفقط درمیزان مجازات تاثیر داردمانند:قصاص وسایرموارد
اگریک حرکت ورزشی منجربه نقص عضوشودوداور آنراخطابحساب نیاوردفردمصدوم می تواندشکایت کند.
مقررات ورزشی ناظر بر وسایل، ابزار و تجهیزات
یکی دیگرازمقررات ورزشی موضوع اسباب ووسایل آن است که مورداستفاده ورزشکاران قرارمی گیرد.این وسایل وابزارهمان طوری که مقررات مقرر داشته باید مجازوقانونی بود.ومطابق استانداردوظوابط مدیریت یافدراسیون مربوطه باشدواستفاده ازتور مخصوص برای پرتاب دیسک یاپرتاب چکش وبکارگیری تجهیزاتی که ایمنی بیشتری رابوجود می آوردمورداستفاده ودرصورت ایجادصدمه وچنانچه ازتجهیزات لازم استفاده نشده باشد باعث مسئولیت ورزشکاران ومربیان خواهد بود.
درورزشهای تیمی استفاده ازهروسیله ای که باعث خطربرای سایر بازیکنان شودممنوع می باشد،جنس وارتفاع استوک های کفش اگرخارج ازمقررات تعیین شده باشدوباعث مصدومیت درورزشکار دیگر شود جرم است ویااستفاده ازانگشتر وساعت درفوتبال . وسایل ورزشی که ورزشکار ازآنها برای انجام حرکات ورزشی استفاده می کندمانند:راکت ها(تنیس وبدمینتون) ویاشمشیردرشمشیربازان درصورت رها شدن ازدست ورزشکاروایجادمصدومیت تماشاچی وباحریف ازمصادیق این قانون می باشد.
استفاده ازوسایل شخصی مانند:ساعت وانگشترکه منجربه مصدومیت وخطراتی برای سایر ورزشکاران گرددطبق مقررات مجازنمی باشد.رها شدن راگت تنیس روی میزوسایر راکت ها تزدست وبرخوردآن باتماشاچیانی که درفاصله متعارف ازمیزایستاده اند،مسئولیت حادثه رامستقیما متوجه بازیکن می نمایدبنبراین بازیکنی که توپ راعمدا ودر اثر عصبانیت به طرف تماشاچیان می زند،موجب حادثه ای می گردد قانونا مجرم می باشد.
حاکمیت ضوابط قانونی در مقررات ورزشی
درمباحث قبلی اشاره شد که قاضی با تکیه بر قانون اساسی نظر خودرابیان می کندیعنی آنچه تعیین کننده مسئولیت قانونی ورزشکاراست،طبق مقررات ورزشی نیست بلکه استنادبه مقررات ورزشی چه درباب مسئول شناختن ورزشکار چه درباب جرم ندانستن عمل او تا حدی است که این مقررات ،ناقص قوانین نباشد.بنابراین گاهی ممکن است قاضی حادثه ناشی ازیک عمل ورزشی (عمل ورزشی خطا)راجرم ندانددرحقوق جزابرای انتساب مسئولیت به اشخاص قطعا بایدبین عمل وحادثه رابطه رااثبات نمودواگرنتوان بین حادثه وعمل مرتکب این رابطه رااثبات نمود،مسئولیتی هم متوجه مرتکب نخواهد بود.مثلا ورزشکاری که بافرمان سرداورشروع به پرتاب نیزه کرده ودراثربی احتیاطی سرداوربه داوری که درمحوطه درحال عبور می باشد برخورد نماید.مجرم نیست حتی اگردرحین پرتاب پایش ازخطمجازعبورکرده باشد.زیرا عبورپای اومنجر به مصدومیت داورشده وبی توجهی سرداورعامل بروزحادثه بوده است.
ویادرپارهای مواردعمل ورزشی باهیچیک ازمقررات مغایرتی ندارد،ولی ورزشکارمرتکب رامسئول می داند زیرارعایت احتیاط های لازم ومتعارف راننموده وموجب بروز حادثه گردیده است.اگرچندنفر درنیمه زمین فوتبال مشغول ورزش باشند ودرنیمه دیگرچندنفر به تمرین پرتاب دیسک ادامه دهند ویکی ازپرتاب کننده هابدون توجه به عبوریکی ازبازیکنان فوتبال اقدام به پرتاب نماید وازقضابه فوتبالیست برخورد کند.درقبال حادثه مسئولیت قانونی خواهدداشت.
نقش موازین شرعی در مسئولیت جزایی ورزشکاران
دربند 3 ماده 32 قانون می خوانیم:
حوادث ناشی ازعملیات ورزشی بعدازانقلاب اسلامی شرط مخالف نبودن باموازین شرعی نیزبه آن اضافه گردید.
علت افزوده شدن این عبارت:
ورزش ازنظراسلام وسیله ای برای بهترزیستن وسالم زیستن وابزاری جهت قدرتمند شدن برای مبارزه باستمگران ومتجاوزان می باشد اسلا قدرت بدن را ابزاری درجهت کمک به محرومین می داند بنابراین ورزش هایی که درجهت خلاف این موارد باشندوهدف آن آزارشخصی خود ودیگران باشدمورد تایی نمی باشد.
به دستور صریح قران مبنی براینکه خودتان رابه دست خودبه هلاکت نرسانید.درتمامی ورزشهای مجازصدمه یک امرغیر قابل اجتناب می باشد اما علت مخالفت ،وکیل ناشی ازماهیت عملیات آن ورزش است که صدمه نتیجه طبیعی حرکات ان ومطابق بامقررات بوده وبه عبارت دیگرحادثه ضروری اجرای عملیات آن ورزش باشد.
اماورزش های مانند:بوکس،راگبی و…شکستن بینی واصابت ضربه وخون ریزی جزءطبیعی ترین حرکات آن بوده ومجازمی باشد خلاصه چنانچه ورزشی به هر دلیلی باموازین شرعی مخالف تشخیص داده شود حوادث ناشی ازانجام آن حتی علیرغم رعایت مقررات جرم خواهد بود.
مرجع تشخیص ،قوه قضائیه است والزامی به پذیرش نظرات دستگاه ندارد ودرصورت بروزحادثه عامل حادثه نمی تواند مدعی به عدم مسئولیت خودگرددوقاضی درصورت محرز شدن جرم اوحکم به محکومیت او می دهد.
مسئولیت جزایی مدیران در ورزش
مدیریت عبارت ازهماهنگی نیروی انسانی ومادی درجهت رسیدن اهداف ازپیش تعیین شده.
آنچه درورزش مورد نظرمی باشدوظیفه حفاطت وتادیب وسازناندهی مدیر است واصطلاح مدیر به معنی عام می باشد وتمامی کسانی که دست انداز کارامورورزشی می باشندراشامل می گردد.مانند:مدیران وورززشگاهها،مدیران هیئت ها،مدیران فنی ورزشهای مختلف،سرپرستان،مربیان،معلمان ورزش وداوران.
مسئولیت جزایی مدیران ورزشی
مدیریت عبارت است ازهماهنگ کردن نیروی انسانی ومادی برای نیل به هدف در حقیقت می توان مدیریت راهم علم وهم هنر دانست.
مدیر درمحیط ورزشی چه درباب نضارت ورهبری برنیروی انسانی وچه ناظر برتاسیسات وامکانات وتجهیزات اگردرانجام وظایف خود قصورکندمجرم شناخته خواهد شد.
آنچه درحقـوق ورزشی درباب مدیریت بحث خواهدشدبازدهی وکارایی درتولیدوتوانایی دررقابت باسایر سازمانها نمی باشدبلکه وظیفه حراست وتأدیب وسازماندهی درارگانهای ورزشی می باشدکه بعهده مدیران ادارات،مدیران،ورزشگاهاوسرپرستان و…میباشد.
اختیارت قانونی مدیران ورزشی در تنبیه ورزشکاران
آیا مدیران و دست اندرکاران ورزش قادر به تنبیه ورزشکاران هستند؟
مکرراازسوی ئزارت وادارات آموزش وپرورش به منع تنبیه بدنی درمدارس تاکیدشده علی رغم این ممنوعیت قانونا مربیان وسرپرستان اختیارقانونی درتنبیه رادارند.
به موجب بند اول ماده 32قانون مجازات اسلامی اقدامات والدین واولیاء قانونی وسرپرستان صغار ومحجورین که به منظور تأدیب یاحفاظت آنها انجام شود مشروط بر اینکه درحدود متعارف تأدیب ومحافظت باشد.دراین جاسرپرست معنی عام دارد.ومنحصر به شخص نیست بلکه تمام کسانی که وظیفه مراقبت ونگهداری وتربیت ویاهمراه باآموزش را بعده دارندراشامل می گردد.نه فقط سرپرست تیم،سرپرست باشگاه یاسرگرست اردو اعمال واقدامات مورد نطرقانونگدار زمانی جرم محسوب نمی شود که علیه صغیرصورت گیردومنظور از صغیر کسی است که به حدبلوغ شرعی نرسیده باشد مرادازبلوغ شرعی رسیدن پسربه سن پانزده سال قمری ورسین دختر به سن نه سال قمری است بنابراین تنبیه با…….حتی علی رغم جمع سایر شرایط توجیه قانونی ندارد.تنبیه اطفال ورزشکاربایدبه انگیزه تأدیب یاحفاظت باشد.
تأدیب وحفاظت علت ویاانگیزهای است که قانونگذارآنها رادرتوجیه جرم نبودن اقدامات سرپرست به قید …….تعیین نموده است وبه عبارت دیگر هیچ دلیل دیگری رابرای تنبیه طفل نمی پذیرد.
الف-تأدیب به معنای ادب نمودن است وچهارچوب مشخصی نداردودرنزدفرهنگ های مختلف نتفاوت است مفهوم تأدیب نزد معلمان ومربیان وورزشکاران متفاوت است.
ب- حفاظت یا نگهداری ویامراقبت نیزلزدیگر منظورهایی است که ریالانونگذار درتوجیه اقدام علیه اطفال ذکرکرده است.