مقاله حقوق بین الملل خصوصی
در مورد حقوق بین الملل خصوصی تعاریف متعددی ارائه شده است که در یک جمع بندی کلی می توان آنرا چنین تعریف نمود : حقوق بین الملل خصوصی رشته ای از حقوق است که پیرامون روابط افراد با یکدیگر و همچنین روابط افراد با دولتها ، خارج از قلمرو داخلی و در عرصه بین الملل بحث می نماید و اصطلاح حقوق بین الملل خصوصی اولین بار توسط استوری مطرح گردید . این رشته با حقوق بین الملل عمومی در پاره ای از جهات در تشابه و در برخی موارد در تعارض است و قلمرو آن عبارتست از : تابعیت ، اقامتگاه ، وضعیت بیگانگان ، تعارض قوانین و تعارض دادگاهها که در اینجا به اختصار توضیح خواهیم داد ؛ در خصوص تابعیت تعاریف متعددی از پرفیلد ، چندرا ،اوپنهایم ، ویس ، باتیفول و . . . ارائه شده است و اکثر تعاریف موُید این نکته است که تابعیت بیشتر به جنبه شخصی توجه داشته و پیوندی است که شخصی را به یک ملیت برای برخورداری از حمایت آن دولت مرتبط می سازد ؛ همچنین تابعیت یک رابطه سیاسی ، داخلی ، بین المللی و حقوقی است که برای تحقق آن باید اولا دولتی موجود باشد ، ثانیا تبعه وجود داشته باشد و دارای سرزمین مشخص باشد . با توجه به این توضیحات بی تابعیتی و تابعیت مضاعف نفی گردیده و افراد باید حق تغییر تابعیت داشته باشند. اما در مواردی مانند سلب تابعیت به عنوان مجازات ، پناهندگی ، اختیار خود شخص و قانون خاص موجب بی تابعیتی فرد می گردد.
انواع تابعیت عبارتند از : تابعیت اصلی که خود شامل (سیستم خون و سیستم خاک) می گردد و تابعیت اکتسابی و همچنین عللی مانند ازدواج ، اختلاف در سیستم خاک و خون بین کشورها و تحصیل تابعیت جدید باعث بوجود آمدن تابعیت مضاعف می گردد . اقامتگاه نیز محلی است که شخص در آنجا باشد و اصول حاکم بر آن عبارتند از : اصل لزوم ، اصل وحدت و اصل اختیاری بودن و قابل تغییر بودن اقامتگاه تعیین اقامتگاه هم از حیث تعیین صلاحیت دادگاهها و هم از حیثتعیین قانئن حاکم و صالح مفید به فایده می باشد . می توان اقاتگاه اشخاص حقیقی را در یک تقسیم بندی کلی به اقامتگاه ارادی و اقامتگاه اجباری تقسیم کرد که هر کدام نیز دارای زیر مجموعه هایی هستند و همچنین اقامتگاه اشخاص حقوقی نیز دو نوع واقعی و قرار دادی می باشد. . وضعیت حقوق بیگانگان نیز یکی از موضوعات حقوق بین الملل خصوصی است و هدف اصلی آن شناخت حقوق و تکالیف بیگانگان است . در گذشته اصل بر محرومیت بیگانگان از حقوق دولتها بود ولی امروزه بیگانگان مانند اتباع یک کشور از یکسری حقوق و تکالیف بهره مند هستند اما نه به صورت مطلق بلکه با محدودیت ها و محرومیت هایی روبروست . بیگانه در لغت معانی مختلفی دارد مانند : نا آشنا ، غیر ، اجنبی ، غریبه و . . . ولی در اصطلاح حقوقی در مقابل تبعه استدر مقابل تبعه است و شخصی است که به عنوان شهروند یا تبعه کشوری که در آن زندگی می کندشناخته نشده است . تعیین و شناسایی حد اقل حقوق برای بیگانگان با توجه به حقوق بین الملل، رفتار متقابل دولتها و التزام دولتها در تصویب قوانین داخلی جهت تعیین وضعیت بیگانگان اصول و مبانی تعیین وضعیت حقوقی بیگانگان را تشکیل می دهند . بیگانگان بطور کلی به دو دسته اشخاص حقیقی بیگانه و اشخاص حقوقی بیگانه تقسیم میگردند که در خصوص وضعیت حقوقی اشخاص حقیقی و حقوقی بیگانه در حقوق ایران قوانین و آئین نامه های مرتبط با آن که شامل مقررات اداری حاکم بر ورود ، اقامت ، کار اتباع بیگانه و قوانین راجع به حقوق بیگانگان در زمینه های حقوق خصوصی وحقوق عمومی می باشد تدوین شده و حقوق و تکالیف بیگانگان بر اساس آنها تعیین می گردد . همچنین در مورد اقامت بیگانگان نیز در قانون ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران دو نوع اقامت برای بیگانگان پیش بینی شده است : اقامت دائم و اقامت موقت که بیگانگان برای کسب اجازه ی اقامت دائم باید شرایطی داشته باشند که در ماده 4 آئین نامه قانون مذکور ذکر شده است و در یک جمع بندی کلی می توان گفت بیگانگان در حقوق ایران دارای حقوق اساسی وآزادی های فردی حقوق اقتصادی ، حقوق قضایی ، حقوق سیاسی و . . . می باشند.