مقاله تاریخچه مینیاتور
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله تاریخچه مینیاتور را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
تاریخچه مینیاتور
معرفی مینیاتور
مینیاتور مخفف کلمه (Minimum Natural) است که در لغت به معنی طبیعت کوچک و ظریف میباشد. در نقاشیهای مینیاتور، تصاویر شباهتی با عالم واقعی ندارند. حجم و سایه روشن به کار برده نمیشود و قوانین مناظر رعایت نمیشود. در تصاویر مینیاتوری مناظر نزدیک در قسمت پایین نقاشی و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر درمیآیند. تمام چهرهها به صورت سه رخ دیده میشوند و حدود آن از بناگوش تا حدقه چشم مقابل است. البته در این خصوص گاهی نیز چهرهها به صورت نیمرخ و به ندرت از پشت سر تصویر شده است. هنرمند در این هنر به کشیدن پیکرهای انسانی تأکید چندانی ندارد بلکه علاقه او بیش از هر چیز به کشیدن لباسهای فاخر بر تن شخصیتهای تصویری خود است و گاهی برای نشان دادن شکل خاص پوشاک، دست و پا را میپوشاند حتی گاهی قامت را بلندتر نشان میدهد تا بهرهگیری از امتیاز قبای بلند میسر شود.
زادگاه مینیاتور
زادگاه هنر مینیاتور کشور چین و ژاپن بوده است اما در حال حاضر این هنر به جز ایران، در تمامی کشورهای جهان متوقف شده است.
مینیاتور در ایران
با توجه به توقف هنر مینیاتور در سایر نقاط جهان حتی کشورهای پدیدآورنده آن، هنرمندان مینیاتورساز ایرانی پس از فراگرفتن این هنر زیبا و ایجاد اندکی تغییر در آن، اصطلاح هنر مینیاتور را به هنر نقاشی ایرانی یا نگارگری تغییر دادند. سیر تاریخی مینیاتور ایرانی به گذشتههای دور پیش از ظهور اسلام میرسد اما میتوان گفت زمانی که ایرانیان توانستند در قرن سوم هجری قمری به دربار عباسیان وارد شوند، نقاشی ایران پس از یک دوره رکود جانی دوباره گرفت. مینیاتور ایرانی در واقع نقاشی ایران پیش از ظهور اسلام است که با عرفان و تفکرات اسلامی ادغام گردید و راهی شد برای ظهور جلوههای الهی. آثار مینیاتور نفیسی در دوره عباسیان خلق شد که متأسفانه بخش عظیمی از این آثار در طی حملات مغول در سدههای هفتم و هشتم از بین رفت. در دوره ایلخانیان که اوضاع کشور به آرامش نسبی دست یافت، گامهایی در راه پیشرفت هنر برداشته شد از جمله تأسیس ربع رشیدی در شهر تبریز (پایتخت آن زمان) که مکانی مناسب جهت بروز استعدادهای هنرمندان و خوشنویسان و دانشمندان گردید. در ربع رشیدی کارگاههایی برای خلق نسخ خطی و مصورسازی آنها وجود داشت. مکتب تبریز در این دوران به اوج شکوفایی خود رسید و آثار برگزیدهای همچون شاهنامه فردوسی و شاهنامه دموت در این دوران خلق گردید. در دوره صفوی به سبب وجود مرکزیت حکومت در اصفهان و حمایت همه جانبه از هنرمندان، نقاشان و نگارگران، یک دوره طولانی را در مکتب خاص نقاشی اصفهان پدید آورده که یکی از افتخارات سیر تاریخی نقاشی ایران است. در این دوره نقاشان چیرهدستی ظهور کردند که شاهکارهای آنان امروز زینتبخش موزههای جهان است. در این عصر به دلیل گسترش ارتباط ایران با کشورهای اروپایی و آسیایی، هنر ایران به کشورهای بیگانه معرفی شد و دوران صفویه آغاز فصل تازهای در تاریخ مینیاتور ایران به حساب آمد. در این دوره هنرمندانی همچون رضا عباسی، محمد زمان نگارگر، محمد قاسم معروف به سراجای نقاش و محمد یوسف مصور که با خلق آثار بیبدیل و منحصر به فرد، این هنر را به نهایت اعتلا رساندند. در این دوره هنرمندان با به کار بردن عنصر پرسپکتیو در آثار نقاشی ایرانی و نگارگری در این هنر، آثار ارزندهای ارائه نمودند. همچنین قلمگیریهای خاص از ویژگیهای نقاشی ایرانی این هنرمندان بوده که ارزشهای تصویری این هنر را به وضوح تبیین میکند.
نبوغ هنرمندان ایرانی در این هنر همچنان در دورههای زندیه، افشاریه و قاجاریه تداوم یافته و در دوره قاجار علاوه بر مکتب اصفهان عصر صفوی، به واسطه مهاجرتهایی که هنرمندان نقاش ایرانی به سایر کشورها داشتند، بزرگانی همچون کمالالملک هنر استفاده از رنگ و روغن را به نقاشی ایرانی و نگارگری افزودند که نتیجه آن نقاشی قهوهخانه رنگ و روغن بود.
در دوره معاصر نیز افرادی همچون میرزا آقا امامی، حسین بهزاد و حاج مصورالملک و دیگران تلاشهایی در راستای سبکسازی و جریانسازی در هنر نقاشی ایرانی و نگارگری داشتهاند. این هنرمندان ضمن حفظ سنتهای نگارگری دوره قاجار و به خصوص مکتب اصفهان در عصر صفویه، نوآوریهای خاصی را نیز وارد این نوع نقاشی کردند. استاد فرشچیان یکی دیگر از هنرمندان معاصر در این عرصه میباشد که بیشترین زحمت را در این هنر میکشد. ایشان با شناخت امکانات بیشتری مانند رنگ اکرلیک و ابزار سنتی و با بهرهگیری از آنها توانسته است با حفظ بسیاری از اصالتهای نقاشی ایرانی که به نگارگری اضافه کرد و تحت تأثیر نقاشی طبیعتگرای غرب، با مهارت فنی خود تابلوهایی را خلق نماید که موجب غنای هنر نقاشی ایرانی شد. وجود استاد مجید صادقزاده و نوآوری او در این هنر، ضمن نمایش ظرفیتها و ظرافیتهای جدید نگارگری، مسیری پر انرژی و نو ایجاد کرده است. گرایش استاد صادقزاده به حفظ سنتهای تصویری بسیار زیاد بوده است. او دارای پشتوانه غنی علمی بوده و برخی از تکنیکهای او از جمله کار رنگی انجام شده با اکرلیک و ابزارهای سنتی، کار رنگی اکرلیک تکنیک خیس در خیس (بوم و قلم موی خیس)، آثار قلمگیری، تذهیب سنتی در کنار خوشنویسی و نگاهی نو در تذهیب موجب جذب علاقمندان به این رشته دیرین هنری شده است.
شیوههایی که در ساخت مینیاتور وجود دارند عبارتند از مینیاتور آبرنگ روحی، مینیاتور سیاه قلم رنگی، مینیاتور سفید قلم، مینیاتورهای زیر روغنی.
علاوه بر استفاده از این هنر در بناهای تاریخی همچون کاخهای عالی قاپو و چهلستون و هشت بهشت در اصفهان، صدها اثر شامل جلدهای آلبوم، تصاویر کتابها، قاب آینهها و امثال آنها در موزههای ایران و خارج از کشور در معرض تماشای هنردوستان و علاقمندان میباشند.
مکاتب رایج در هنر مینیاتور ایران
نقاشی ایرانی با قدمتی چند هزار ساله و گذشتن از بسترهای تاریخی و سیاسی بسیار وسیع، امروز به یک میراث ارزشمند تبدیل شده است. مینیاتور ایران با توجه به شرایط و مقتضیات زمان دارای مکاتب گوناگونی با خصوصیات خاص خود میباشد که عبارتند از:
مکتب شیراز
مکتب شیراز را میتوان در دو دوره بررسی کرد. دوره اول سده هشتم هجری قمری و دیگری سده نهم هجری قمری. دوره اول همزمان با رونق نگارگری در تبریز بود. یکی از دلایل شکوفایی هنر نگارگری در سده هشتم شیراز را میتوان بر کنار ماندن این منطقه از حمله مغولان دانست. از معروفترین آثار آن زمان نگارههای ورقه و گلشا میباشد. دوره دیگر مکتب شیراز یعنی قرن نهم هجری قمری با حمایت اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان (نوادگان تیمور) از هنرمندان، جانی دوباره یافت. در این دوران هنرمندانی از سمرقند و هرات به شیراز آمدند که باعث پختگی مکتب شیراز شدند. از مشخصههای نقاشی شیراز در اوج شکوفایی میتوان به استفاده از رنگهای روشن و نقوش تزئینی و طراحی ماهرانهتر پیکرها و قلمگیری ظریف صخرهها اشاره کرد. بهترین نمونههای نگارههای آن زمان نسخهای از خاوران نامه به تاریخ 882 هجری قمری و نسخه جنگ اسکندر سلطان میباشد.
مکتب هرات
شاهرخ فرزند تیمور پس از فوت پدرش در سال 807 هجری قمری در هرات به سلطنت نشست و تا سال 850 هجری قمری در آنجا حکومت کرد. او پس از تثبیت موقعیتش به آبادسازی هرات و سایر شهرها پرداخت و فرصتی برای توسعه هنر فراهم کرد. مجمع التواریخ اثر حافظ ابرو، نمونه بسیار خوبی است که از مکتب هرات باقی مانده است. همزمان با حکومت شاهرخ، پسرش بایسنقر میرزا زبدهترین هنرمندان نقاش، صحاف، مُذَهِّب و خوشنویس را در کارگاه کتابآرایی خود گرد هم آورد. از آنجا که بایسنقر میرزا خود ادیب و خوشنویس بود با حمایتهای خویش گامی موثر در اعتلای مکتب هرات برداشت. دو نمونه از آثار برگزیده آن زمان کلیله و دمنه و شاهنامه بایسنقری میباشد. از هنرمندان نگارگر آن زمان میتوان به مولانا علی و مولانا قیامالدین و امیر خلیل اشاره نمود. از دیگر آثار مکتب هرات معراج نامه اثر میرحیدر میباشد که در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. در نیمه سده نهم هجری قمری پس از فوت شاهرخ تا به سلطنت رسیدن سلطان حسین بایقرا در سال 872 هجری قمری، فعالیت هنرمندان دچار رکود شد. سلطان حسین پس از به سلطنت رسیدن به کمک وزیر دانشمند و ادیب خود امیرعلی شیرنوایی هنرمندان و ادیبان بزرگ را در دربار خود گرد هم آورد و باعث اوجگیری فعالیتهای هنری و ادبی شد. از هنرمندان آن دوره میتوان به امیر روحالله میرک شاه مظفر و کمالالدین بهزاد اشاره کرد.
مکتب تبریز در دوران صفوی
سلسله صفوی را میتوان دوران تحول تاریخی- فرهنگی و شکوفایی هنر ایران دانست. شاه اسماعیل صفوی اولین پادشاه این سلسله بود که نقش بسزایی در اعتلای هنر آن زمان ایفا نمود. از جمله کارهای مهمی که وی انجام داد انتقال بهزاد و دیگر هنرمندان به تبریز و منسوب نمودن بهزاد به سِمت کلانتر کتابخانه و رونق بخشیدن به کارگاههای سلطنتی تبریز بود. از مکتب تبریز دوران صفوی آثار ارزشمندی بجا مانده است از جمله شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی. این مکتب تأثیرات عمیق خود را بر نقاشی قزوین، مشهد، هرات، اصفهان و شیراز گذاشت و حتی میتوان این تاثیر را بر نقاشی بخارا، هند و ترکیه نیز به خوبی مشاهده نمود. مشخصههای نقاشی این دوران طراحی قوی پیکرها در حالات مختلف، پوششهای رنگین، ترکیببندیهای استادانه، تزئینات معماری با نقوش هندسی و گیاهی، آسمان لاجوردی، ابرها و پرندگان زیبا میباشد. برجستهترین هنرمندان آن دوران سلطان محمد، آقامیرک، میر مصور، شیخزاده، دوست محمد، دوست دیوانه، میرزا علی فرزند سلطان محمد، میر سید علی فرزند میر مصور، مظفر علی، خواجه عبدالصمد، خواجه عبدالعزیز، شیخ محمد، قدیمی و عبدالوهاب میباشند.
مکتب قزوین
شاه اسماعیل دوم علیرغم کوتاهیهایی که در دوران سلطنت خود به بار آورد برخی از نگارگران تبریز، مشهد و شیراز را برای احیای کتابخانه سلطنتی و کارگاه مصورسازی به قزوین فراخواند و دستور ساخت نسخهای از شاهنامه را به آنان داد. از جمله هنرمندان این شاهنامه سیاوش گرجستانی، صادق بیگ افشار، علی اصغر کاشانی و میر زینالعابدین و مراد بودهاند. این رونق چندان دوامی نیافت زیرا در دوران سلطنت برادر شاه اسماعیل کارگاههای مصورسازی مجدداً از رونق افتاد و این امر سبب پراکنده شدن و مهاجرت مجدد هنرمندان از قزوین و از سوی دیگر موجب گرایش سایر هنرمندان به آثار کمهزینه و ساده گردید. بعد از وی عباس میرزای 17 ساله به سلطنت رسید و 42 سال حکومت کرد. او به معماری، شهرسازی و نقاشی اهمیت زیادی میداد و هنرمندان را حمایت میکرد. از جمله کارهای مهم او منسوب نمودن صادق بیگ افشار؛ شاعر و نقاش مجرب به سمت مدیر کتابخانه سلطنتی بود. آثار مهم آن دوران شاهنامه قوام، شاهنامه قاسمی و کتاب احسن الکبار میباشد.
مکتب اصفهان
اواسط سده یازدهم، همزمان با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان، هنرمندان قزوین و سایر شهرهای مهم به این شهر روی آوردند. علاوه بر رونق کارگاههای نقاشی، دیوارنگاری برای تزئین کاخها و عمارتها رواج فراوان یافت. در دوران سلطنت شاه عباس عواملی همچون انتقال ارامنه جلفا به اصفهان و گسترش روابط سیاسی و تجاری به کشورهای اروپایی و هندوستان باعث شد برخی خصوصیات نقاشی غرب به نقاشی ایران راه یابد. حتی بعضی نقاشان اروپایی به دربار اصفهان آمدند از جمله لوکاس وان هسولد، فیلیپ آنجل و لوکار. در این دوران علاوه بر کتابآرایی و دیوارنگاری و رقعه که منحصراً توسط دربار حمایت میشد، سفارشاهایی از جانب تجار و متمولین به هنرمندان نقاش ارجاع میگردید که این عامل خود سبب رونق رقعهسازی با هزینههای مختصر شد. ویژگی مهم این آثار استفاده کمتر از رنگها و حتی تنها طراحی با پس زمینه چند شاخ و برگ و ترسیم خطی و مقداری ابر بدون رنگآمیزی و موضوعاتی همچون پیکر شاهزادگان، نجبا و زن و مرد جوان که خود عاملی شد برای رونق چهرهسازی و توجه بیشتر به طراحی اندام انسانها و در نتیجه رعایت دقیقتر تناسبات و شبیهسازی. معروفترین نقاش این دوره رضا عباسی بود. از میان نسخههای مصور و رقعههایی که تحولات نقاشی مکتب اصفهان را نشان میدهد میتوان به کتاب عالم آرای شاه اسماعیل و کتاب ابومسلم نامه اشاره کرد که هر دو متعلق به موزه رضا عباسی میباشد.
مقاله تاریخچه مینیاتور توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است .
تاریخچه مینیاتور
منبع : ویکی پدیا