مقاله چرا مدیران باید وقت بیشتری برای رهبری سازمان صرف کنند

با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله چرا مدیران باید وقت بیشتری برای رهبری سازمان صرف کنند را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
چرا مدیران باید وقت بیشتری برای رهبری سازمان صرف کنند
مدیرانی وجود دارند که رهبری می‌کنند و مدیرانی که این کار را انجام نمی‌دهند. مدیرانی که نمی‌توانند رهبری کنند لزوما مدیران بدی نیستند، ولی آنها از ابزار مهمی که می‌تواند استعداد ایجاد کند، چشم‌پوشی می‌کنند. ما در مورد مدیرانی که رهبری می‌کنند و آنچه آنها را متمایز می‌سازد، تحقیقاتی انجام داده‌ایم. چه چیزی در مصاحبه‌های ما با صد‌ها مدیر، برجسته بوده است: آنها به ارزش رهبری اعتقاد دارند و آنها به نقش خود به‌عنوان مدیر طوری می‌نگرند که رهبری را ابزاری طبیعی برای مدیریت خود می‌دانند.
اینها رهبران حرفه‌ای نیستند و رهبران کارمندان و افراد هستند و گروهی از اشخاص را هدایت می‌کنند و افرادی پر مشغله و تلاشگر هستند. پس چرا آنها رهبری را در جایگاه مهمی از برنامه خود قرار می‌دهند؟ در اینجا به‌این دلایل می‌پردازیم‌:
آنها رهبری را یک ابزار حیاتی برای رسیدن به اهداف کسب‌وکار می‌دانند. آنها خود را در ایجاد استعداد در فعالیت‌های حیاتی برای موفقیت کسب‌وکار، دخیل می‌دانند. بیشتر مدیرها به شما می‌گویند زمانی برای رهبری ندارند. با این حال، وقتی که شما فکر کنید رهبری یک «اجبار» است به جای اینکه یک «کار خوب» باشد، دیگر زمان اهمیتی ندارد. این به خاطر این است که آنها برای استعداد رقابت می‌کنند، در یک بازار آشفته کار می‌کنند، تلاش در حفظ رهبران موفقشان دارند یا هدف رشد بازیکن‌های خوب را دارند، آنها اعتقاد دارند باید زمانی را صرف رهبری کنند.
در پس این باور دو فرضیه وجود دارد. اول، یافتن و استخدام افراد بسیار با استعداد کار سختی است. اگر شما به‌عنوان مدیری که به این‌گونه افراد کمک می‌کند شناخته شده باشید، آنها به شما جذب می‌شوند. دوم، یک سازمان موفق نمی‌تواند فقط روی افراد با استعداد بنا شود. شما بازیکن‌هایی احتیاج دارید که ستاره‌باشند، و آنها به مدیری نیاز دارند که مهارت‌ها را ایجاد کند و با تغییرات واقعی بازار دست‌و‌پنجه نرم کند.

 

چرا مدیران باید وقت بیشتری برای رهبری سازمان صرف کنند
آنها از کمک برای پیشرفت افراد لذت می‌برند. مدیران با هنرمندانی که به منابع و مواد اولیه نگاه می‌کنند و از آنها چیز بهتری تصور می‌کنند که جالب‌تر و با ارزش‌تر است، تفاوت چندانی ندارند. مدیران به افرادی که برای آنها کار می‌کنند و توانایی‌های لازم را ندارند کمک می‌کنند تا یاد بگیرند و رشد کنند تا نقش خود را ایفا کنند و با تغییر شرایط سازگاری یابند. مدیران رهبر این را رکنی اساسی از کارشان می‌دانند. آنها معتقد‌ند، آنهایی که پتانسیل بیشتری دارند و می‌توانند به خوبی در کسب‌وکار ظاهر شوند، به کمک نیاز دارند تا موقعیت خود را در‌یابند. اخیرا یک مدیر به ما گفت: «آیا کمک به موفقیت دیگران از نقش‌های کلیدی یک مدیر نیست؟!»
مدیر باید سبک خود را با سبک و نیاز تک‌تک افرادش انطباق دهد. این موضوع کار زیادی برای مدیر می‌تراشد ولی باید بخشی از شغل مدیریت در نظر گرفته شود.

آنها کنجکاو هستند. مدیران رهبر، سوالات زیادی می‌پرسند. آنها به‌طور ناخود‌آگاه می‌خواهند از روند کارها سر در بیاورند و مشکلات افراد را بفهمند، ایرادات و نقاط قوت را دریابند و آنچه بهتر است انجام دهند. به این ترتیب، آنها نیازی به یادگیری نحوه‌ پرسش ندارند، چون این یک توانایی طبیعی است. این کنجکاوی، روند رهبری را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، بده بستان بین رهبر و کسی که یاد می‌گیرد، به صورتی است که به‌طور آموزنده؛ دیدگاه‌ها، شک‌ها، اشتباهات و موفقیت‌ها را به راحتی به اشتراک می‌گذارد و آنها با هم روی اتفاقات تاثیر می‌گذارند.
آنها به برقراری ارتباط علاقه دارند. یک مدیر رهبر می‌گوید: «دلیل اینکه کسی به من گوش می‌دهد این است که می‌دانند در آن زمان من خودم را به جای او می‌گذارم.» این هم‌دردی به مدیر اجازه می‌دهد تا با هر شخص تفاهم درستی ایجاد کند و سبک خود را به درستی انطباق دهد. بعضی از مدیران با سبک «مستقیما به من بگو» وارد می‌شوند. برخی دیگر زمانی را برای تفکر و نتیجه‌گیری اختصاص می‌دهند. ایجاد یک ارتباط قابل اعتماد برای کارمندان به مدیر کمک می‌کند تا آنچه را که درست است، انجام دهد. مدیر‌های رهبر، سلسله مراتبی رفتار نمی‌کنند. یکی از این مدیرها در این تحقیق می‌گوید: «ما کاری برای انجام دادن داریم، همه ما مهم هستیم و همه ما می‌توانیم جایگزین شویم. در نهایت، هیچ‌کس از دیگری برتر نیست. ما باید با هم کار کنیم تا ببینیم چه موفقیتی حاصل می‌شود.»
دستیابی به این تفکر شدنی است. این برمی‌گردد به اینکه کسب‌وکار به اندازه کافی انگیزه در مدیر ایجاد می‌کند تا تفکر رهبری داشته باشد. مدیرها باید از خود سوالاتی بپرسند: آیا سازمان (گروه یا تیم) شما استعداد کافی برای رقابت دارد؟ آیا استخدام ضعیفی انجام داده‌اید، یا افراد به وظایف خود عمل نمی‌کنند؟ حتما یکی از این حالات است. اگر مورد آخر درست باشد، وظیفه شماست که افراد را در جای درست قرار دهید.
یکی از گام‌های اولیه فهمیدن اینکه چه کسی مناسب رهبری است، این است که از افراد سازمان یا گروه بپرسید تا به شما بگویند. آنها چه کار خواهند کرد؟ بپرسید چرا می‌خواهند رهبری کنند؟ بپرسید و بیاموزید.
بدانید قبل از شروع به رهبری، نیاز به فرهنگی پر از اعتماد و ارتباط‌های مهم دارید. تمام تکنیک‌های موجود در دنیا می‌توانند تغییر کوچکی ایجاد کنند و به شما در امر رهبری کمک کنند. اما رابطه‌های مثبتی که شما ایجاد می‌کنید از تمام روش‌های رهبری بهتر و موثرتر است.
همچنین، اصول پایه‌ای مدیریت و رهبری را که به شما کمک می‌کند تا قضاوت مدیریتی خود را تقویت کنید، بیاموزید. یکی از درس‌های اصلی برای مدیران این است که رهبری، پاسخگو بودن به افراد نیست. بلکه باید مکالماتی داشته باشید و سوال‌های با پایان باز بپرسید تا به افرادی که رهبری می‌کنید اجازه دهد به آنچه انجام می‌دهند بازتاب داشته باشند و چگونگی انجام کار‌ها برای بهبود عملکرد آینده را شرح دهند.
در آخر، طرز تفکرتان باید روی افرادی که رهبری می‌کنید، متمرکز باشد. همیشه این اصل اساسی را به یاد داشته باشید: رهبری به خاطر آنهاست نه برای شما.
مقاله چرا مدیران باید وقت بیشتری برای رهبری سازمان صرف کنند توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است .
منبع : منتخب مقالات مدیریت و بازاریابی

ثبت نام در دوره های مدیریت

نظرات و دیدگاه ها

۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت مرکز آموزش مجازی پارس محفوظ است.
طراحی و توسعه با توسط تیم IT در پارس