مقاله قدرت روابط انسانی
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله قدرت روابط انسانی را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
قدرت روابط انسانی
1- مقدمه
“طوفان تمام عیار” داستان واقعی قایق ماهیگیری به نام آندرا گایل است، كه در پاییز 1991 طی طوفان بزرگی در آتلانتیك شمالی غرق شد . قطع ارتباط رادیویی با بندر گلوسستر ماساچوست، نشانه پایان زندگی كاپیتان و خدمه آن بود. از این قایق غرق شده، هیچكس نجات پیدا نكرد. نجات آنان غیرممكن بود، زیرا گروه نجات نمی دانست كجا دنبال قایق گمشده بگردد.
“طوفان تمام عیار” ممكن است استعاره كاملی برای بیان روابط انسانی باشد. درست همانگونه كه خدمه آندرا گایل بدون ارتباط رادیویی نتوانستند نجات پیدا كنند، ما انسانها نیز نمی توانیم بدون داشتن روابطی سالم با دیگران، زندگی كاملی داشته باشیم. شاید با ارزشترین تاثیر توسعه سازمانی در جهان ما، روشن ساختن این نكته برای افراد باشد كه با هم بودن در راههایی تازه و مثبت چقدر دارای اهمیت است. شناخت قدرت روابط انسانی، یكی از ویژگیهای مشخص توسعه سازمانی است.
در این مقاله، قصد دارم نشان دهم كه یكی از كمك های بسیار مهم توسعه سازمانی به دنیای ما، شناخت آن از قدرت روابط انسانی است. در ابتدا، واژه “رابطه” را بطور اختصار تعریف كرده و به اهمیت آن در اصول نظری و عملی توسعه سازمانی می پردازم. پس از آن، شرح می دهم كه به چه دلیل قدرت روابط انسانی، شالوده تفكر توسعه سازمانی نزد اندیشمندانی همچون مارگارت ویتلی و دیوید كوپررایدر و ادگار شن است و چگونه این اصولی كه آنها از آن حمایت كرده اند و مربوط به روابط انسانی نیز هست، این قدر خوب در خارج از مرزهای توسعه سازمانی بكار رفته است. سپس، از افرادی كه در خارج از توسعه سازمانی دارای سابقه درخشان در روابط انسانی هستند، قدردانی میكنم. قبل از نتیجه گیری، از استعاره مارگارت ویتلی در كتاب “علم جدید” ، برای مقایسه قدرت روابط انسانی در برابر نیروی حاصل از انرژی هسته ای استفاده می كنم و با ذكربرخی از نتایجی كه اهمیت روابط انسانی در اصول نظری و عملی توسعه سازمانی و نیز زندگی افراد این مجموعه را نشان می دهد، نوشته را به پایان می برم. در ابتدا با تعریف و شرح مختصری در مورد واژه “رابطه” آغاز می كنم.
2- رابطه
تعریف وبستر از “رابطه” این است:
حالت یا ویژگی مرتبط بودن یا وابسته به هم بودن: پیوستگی (میان دو چیز را نشان می دهد)
قرابت یا همبستگی: حالتی خاص یا نوعی رابطه
شرح روابط موجود میان آن چیزهایی كه به یكدیگر مربوطند یا سر و كار دارند (بطور مثال: روابط خوبی با خانواده اش داشتن)
در اینجا منظور از “رابطه” بطور كلی اشاره به روابط بین فردی است، یعنی پیوندی كه بین دو فرد وجود دارد.
“رابطه” یك مفهوم اصلی در اصول نظری و عملی توسعه سازمانی است زیرا یك سازمان شامل گروهی از افراد است كه دارای اهداف مشتركی هستند؛ افرادی كه سازمان را توسط “ارتباط” یا “رابطه” ناشی از همكاری آنها با گروه می سازند. معمولا اهمیت روابط انسانی در تفكر توسعه سازمانی، در واژه ها و عبارات استفاده شده نظیر “تیم”، “همكاری”، “ائتلاف استراتژیك”و “مشاركت” نیز مشهود است و هر یك از آنها تركیب متفاوتی از روابط انسانی را ارائه می دهند.
3- اهمیت روابط انسانی در تفكر توسعه سازمانی
هیچ زمینه فكری دیگری غیر از توسعه سازمانی نمی تواند چنین واضح نیروی ذاتی روابط انسانی را شناخته و از آن استفاده كند. اهمیت روابط انسانی در اصول نظری و عملی توسعه سازمانی، ضمن بررسی افكار و نوشته های اندیشمندانی همچون ادگار شن، دیوید كوپررایدر و مارگارت ویتلی آشكار می شود، افرادی كه تفكرشان در سطح وسیعی در خارج از مرزهای توسعه سازمانی پذیرفته شده است.
3-1- ادگار شن: رابطه كمكی(The Helping Relationship)
“وقتی در كنار سیستم مراجع، نوعی رابطه كمكی كارآمد نیز گسترش یافته است، هم مراجع و هم مشاور با كمك یكدیگر می توانند شرایط را شناخته و راه حل های مناسبی بیابند. بنابراین، هدف نهایی فرآیند مشاوره، برقراری یك رابطه كمكی كارآمد است” .
ادگار شن از دانشكده مدیریت اسلوان دانشگاه ام آی تی، یكی از پیشگامان توسعه سازمانی است. طی چهل سال گذشته، شن مطالب زیادی را در مورد موضوعات مختلف به رشته تحریر در آورده است كه شامل فرهنگ سازمان، رهبری، روانشناسی سازمان، پیشرفت شغلی، پویایی های بین فردی، منابع انسانی، مدیریت تضاد و عقیده می شود. آثار شن را كه نویسنده ای پر كار بوده (و غالبا بوسیله محققان دیگر مورد استناد قرار می گیرد) می توان در همه پیشینه های روانشناسی و مدیریت یافت. یكی از مهم ترین كمك های وی به تئوری توسعه سازمانی، در باره مفهوم فرآیند مشاوره بوده است؛ فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی كه طی آن فردی تلاش می كند تا به فردی دیگر كمك كند . كانون اصلی مفهوم فرآیند مشاوره، رابطه ای انسانی است، بویژه “رابطه كمكی”. همانگونه كه شن اظهار می دارد “هدف نهایی یك فرآیند مشاوره، برقراری یك رابطه كمكی موثر است. وقتی یك رابطه كمكی موثر همراه یك نظام مراجع ایجاد شده باشد، هم مشتری و هم مشاور با كمك یكدیگر می توانند شرایط را شناخته و راه حل های مناسبی بیابند” . شن مشخص كرده است كه رابطه كمكی فقط محدود به شرایط مراجع- مشاور نمی شود: “وجود یك مددكار توانمند همچنین می تواند برای زوج ها، دوستان، مدیران در برابر مدیران ارشد خویش، زیردستان، و همتایان و والدین در برابر والدین و فرزندان خودشان، و آموزگاران در مقابل دانش آموزان نیز مفید باشد”.
همانگونه كه یك رابطه كمكی می تواند خارج از مرزهای رابطه مراجع- مشاور وجود داشته باشد، تاثیر شن فقط محدود به توسعه سازمان، مدیریت یا زمینه های وابسته نبوده است. تئوری های شن صدها بار در پایان نامه های دوره دكترا در رشته های گوناگونی از قبیل مدیریت ورزشی، روانشناسی اجتماعی و صنعتی، تعلیم و تربیت، روانسنجی، جامعه شناسی، مدیریت بازرگانی، مذهب، مدیریت، و باز آفرینی، از جمله آنها است. شن و تئوری هایش مرتبا در نشریات رایجی همچون نشریات عمده اروپا، آسیا، استرالیا مورد اشاره قرار می گیرد؛ بطور مثال در مقاله ای در نشریه امریكایی كریستین ساینس مانیتوراز او به عنوان یكی از صاحب نظران برجسته در مبحث رهبری یاد شده است. بنابراین تالیفات، آموزشها و مشاوره های شن در زمینه رابطه كمكی و نیز سایر زمینه ها به بهبود روابط انسانی در خارج از مرزهایی كه بنام “ توسعه سازمانی“ مشهور شده، كمك فراوانی نموده است.
3-2- دیوید كوپررایدر و دایانا ویتنی
دیوید كوپررایدر یكی از بنیانگذاران موسسه تاوس و عضو دانشكده مدیریت ودرهد، در دانشگاه كیس وسترن ریزرو است. كوپررایدر به همراه سورش سریواستا، فرآیند appreciative inquiry )AI) را كه همان “ جستجوی مشترك برای یافتن بهترینها در افراد، سازمانهایشان، و دنیای اطراف آنان“ است، ابداع كرد.. در قلب AI، مصاحبه قرار دارد، كه برای آشكار كردن نقاط قوت زندگی افراد و سازمانها بكار می رود . كوپررایدر و همكارش دایانا ویتنی، اهمیت این نوع مصاحبه و تاثیر آن را بر روابط اینگونه توصیف می كنند: افرادی كه مورد مصاحبه قرار می گیرند، در واقع نوعی تایید و حمایت جدید و ناآشنا را تجربه می كنند. بازگو كردن داستانهایشان و مورد مشاهده قرار گرفتن توسط سایر افراد، یك تجربه را بطور شگفت انگیزی انتقال می دهد. در این سطح رابطه ای، این مصاحبه از اشتیاق انسان برای تجربه و شناخت ارتباطات معنادار بهره می گیرد. وقتی که ماجرا معلوم شد، تجربه مشترك و ارتباطات به بخشی از هویت افراد و سازمانها تبدیل می شود .
AI تاكنون در موقعیت های متفاوتی بكار رفته است. این روش كه در سال 2001 بوسیله آدام. ورن كلارك برای بهبود رهبری نظامی در برنامه لیدرشیپ سامیت ناوال پست گردجویت اسكول آمریكا تشكیل شد، به عنوان فرآیندی كارآمد توسط تام وایت، ریاست جی تی ای تلفن اوپریشن برای بهسازی كسب و كار مورد تحسین قرار گرفته است. نوعی رویكرد ارزشی برای آموزش های ضد نژاد پرستی ، در فرآیند برنامه ریزی استراتژیك یك سازمان غیرانتفاعی ملی، و سران دانشكده و روسای كارگزینی برای “ ارتقاء سطح تازه ای از ویژگی شناخته شده كشوری“ بگونه موفقیت آمیزی بكار رفت. بنابراین، فرآیند جدیدی كه توسط كوپررایدر در زمینه روابط تحت عنوان مصاحبه های ارزشی ابداع شده بود، محیط های مختلفی از ارتش گرفته تا سازمان غیر انتفاعی و از كسب و كار تا دانشكده بكار گرفته شد.
3-3- مارگارت ویتلی: روابط و دانش جدید
“ هیچیك از ما بدون برقراری ارتباط با دیگران قادر به زندگی نیست. محیط ها و افراد مختلف برخی از ویژگی های را در ما برانگیخته و باعث خاموشی برخی دیگر می شوند. در هر یك از این روابط از بعضی جهات متفاوتیم.
مارگارت ویتلی را شاید به عنوان نویسنده جنجال برانگیز كتاب پرفروش “رهبری و دانش جدید: یافتن مسیر در دنیای پرآشوب“ بهتر بتوان شناخت. ویتلی پشنهاد می كند كه مفاهیمی كه از اندیشه رایج علمی نظیر فیزیك كوانتوم و تئوری آشوب برگرفته شده، نه تنها در مدیریت سیستم های طبیعی، بلكه همچنین بایستی در مدیریت سازمانهایی كه ما انسانها سازندگان آن هستیم، مورد استفاده گیرد.
آنگونه كه در كتاب “ دانش جدید“ بیان شده است، قدرت روابط انسانی در قلب اندیشه ویتلی قرار دارد. به زعم ویتلی، “ دانش در درون رابطه ها رشد می كند“. موضوعات رابطه ای نظیر“ توانمندی“ بیان می كنند كه یك رهبری اثربخش شامل چه چیزهای هست و چه چیزهایی نیست، و انرژی سازمان توسط شبكه ای از روابط آن به جریان در می آید .
همانند شن و كوپررایدر، تاثیر ویتلی كاملا به خارج از حوزه توسعه سازمانی گسترش یافت. مدیران شركتها، نشریات تجاری و دست اندركاران توسعه سازمان، همچنین نشریه کتابخانه و ادگار مایكل فضانورد آپولو، کتاب دانش جدید ویتلی را مورد تحسین قرار داده اند. ویتلی پیام خویش را به دست اندركاران مشاغل مختلف رسانده، همانگونه كه بوسیله مقالات، مصاحبه ها و نقد و بررسی كتب در نشریاتی همچون نشریه مدیریت مهندسی، بررسی مدیریت دولتی، دنیای غیرانتفاعی، و شبكه های سلامتی و بیمارستانها، نشان داده است. همچون شن و كوپررایدر، و پس از آن، كمك های ویتلی به دنیای ما كاملا به خارج از مرزهای توسعه سازمانی گسترش می یابد.
4- شناخت نیروی روابط انسانی در خارج از مرزهای توسعه سازمانی
قبل از ادامه بحث، لازم است اذعان كنیم كه تنها دست اندركاران و تئوریسین های توسعه سازمانی نیستند كه به اهمیت روابط پی برده اند. اگرچه، آنچه كه حقیقتا شگفت انگیز است، آوازه تاریخی افرادی خارج از حوزه توسعه سازمانی است كه در موضوع روابط انسانی تاثیرگذار بوده اند. این حقیقت به تنهایی بایستی حمایت هایی را از این اصل كه زندگی سراسر روابط است، فراهم نماید.
مجله تایمز، به لحاظ اهمیت تردید ناپذیر آلبرت انیشتن در تاریخ وی را “ مرد قرن“ نامید. در حقیقت ، نام خانوادگی او مترادف با “ نبوغ“ است. اگرچه كه، طبق اظهار نظر او، تشخیص اهمیت روابط انسانی نیازی به نبوغ ندارد. زمانی او گفت، “ فهمیدن این مطلب كه هر فرد بخاطر سایر افراد است كه به زندگی خویش ادامه می دهد، نیاز به تفكر عمیقی در زندگی روزمره ندارد“.
مارتین لوتركینگ، یكی از مدافعان حقوق مدنی، و برنده جایزه صلح نوبل، نیز اهمیت روابط انسانی را تایید كرده است. با وجود اینکه یكی از شناخته شده ترین قهرمانان حقوق مدنی افریقایی های امریكای تبار است، كینگ علاقه مضاعفی نیز به حقوق سایر افراد، صرف نظر از اینكه آنها از چه نژادی هستند، داشت. دیدگاه جامع كینگ در مورد انسان در این جمله بخوبی مشخص است، “ این وظیفه همه ما انسانها است كه به بهترین شیوه ممكن برای تحقق یگانگی وی اقدام كنیم“. یكی از مهمترین سخنران های الهام بخش مردمی در تاریخ، نحوه سخنوری سحر آمیز كینگ بود كه بر تغییر روابط بین افراد تاکید داشت. “او معتقد بود كه اگر كلمات از نظر احساسی و فكری درست بكار روند، می توانند به کلیت فرد دست یافته و باعث تغییر در روابط انسانی شوند.
بنابراین نیروی حاصل از روابط انسانی نه تنها در درون توسعه سازمانی، بلكه همچنین در خارج از آن بوسیله برخی از مشهورترین شخصیت های تاریخی كنونی تایید شده است.
5- روابط انسانی: منبعی از نیرویی خارق العاده
با اقتباس از استعاره “ دانش جدید“ ویتلی، قدرت ناشی از روابط انسانی را می توان با نیروی حاصل از همجوشی هسته ای مقایسه كرد. همانگونه كه بطور بالقوه انرژی نامحدودی می تواند از پیوند همجوشی هسته ای اتمها تولید شود، نیروی خارق العاده ای نیز از “ مصاحبه تحسین آمیز“ و از طریق ایجاد “رابطه كمكی“ آزاد می شود.
همجوشی، منبع انرژی پاك است كه خورشید و ستارگان واجد آن هستند و با نیروی حاصل از شكافت، كه همان انرژی ناشی از شكافت یك اتم بزرگ به دو اتم كوچكتر است، تفاوت دارد. برخلاف شكافت، انرژی همجوشی هنگامی تولید می شود كه دو اتم كوچكتر هیدروژن با یكدیگر پیوند یافته و تبدیل به یك اتم بزرگتر می شوند. فواید همجوشی، ارزانی، تقریبا پایان ناپذیر و دسترسی آسان به مقدار سوخت، آب، که حاوی اتم هیدروژن است. همانند آب، روابط انسانی تقریبا پایان ناپذیر و به عنوان منبعی برای انرژی سازمانی بطور گسترده ای در دسترس است. در مقایسه با انرژی مصرف شده طی فرآیند فیوژن، هزاران بار انرژی بیشتری بوجود می آید. همانند فیوژن، می توانیم ببینیم که روابط انسانی به همان اندازه نیروی بیشتراز آنچه مورد نیاز توسعه و نگهداری آنهاست، تولید می کند.
بطور خلاصه، شکل گیری روابط انسانی می تواند، همچون همجوشی هسته ای، انرژی محرک سازمان را فراهم نماید.
6- اندیشه نهایی
در حالی كه تیزبینی افراد خارج از توسعه سازمان اهمیت روابط را تشخیص می دهد، توسعه سازمانی یكی از زمینه های فكری است كه بوضوح نه تنها اهمیت آن، بلكه همچنین آزادسازی قدرت چنین روابطی را تشخیص می دهد. وظیفه ما به عنوان اعضای جامعه توسعه سازمانی، پیوستن به اندیشه رهبرانی همچون مارگارت ویتلی، دیوید كوپررایدر و ادگار شن و ادامه این راه برای آگاه سازی مراجعان خویش و سراسر دنیای خارج توسعه سازمان، از انرژی خارق العاده و قابل استفاده حاصل از روابط انسانی است. و بهر طریق بیش از یك آگاهی دادن ساده، وظیفه ما نمایش فعالانه آن از طریق اجرای توسعه سازمانی به نحوی است كه چگونه از این منبع انرژی خارق العاده كه همان روابط انسانی است، استفاده كنیم.
بخاطر بسپاریم كه آزاد كردن نیروی روابط انسانی نه تنها كلیدی برای بهبود عملكرد سازمانی، بلكه همچنین برای سلامتی و كامیابی زندگی فردی است. و “ اگر قدرت این توانایی بوسیله روابط ما ایجاد شده باشد، پس ما بایستی به كیفیت این روابط توجه كنیم“ . از این رو ما چه در زندگی فردی و چه در زندگی حرفه ای خویش، مسئول حفظ و ارتقاء كیفیت این روابط هستیم.
ما در “عصر رابطه“ زندگی می كنیم. از آنجا كه هر یك از ما نقشه هایی برای یافتن مسیر خویش در میان آبهای متلاطم قرن و بیست و یكم دارد، بایستی در اندیشه هایمان مصصم باشیم، اندیشه هایی را كه از معلمان بزرگ داخل و یا خارج از دنیای توسعه سازمانی یاد گرفته ایم، دنیایی كه به غیر از ما افراد دیگری نیز در آن هستند. بیایید “برای نیل به نهایت آرزویمان كه همان خلق و كشف بینش های جدید است، به یكدیگر كمك كنیم.
مقاله قدرت روابط انسانی توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است .
منبع : مدیریت دات آی آر