مقاله عوامل تاثیر گذار بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله عوامل تاثیر گذار بر پذیرش بانکداری الکترونیکی را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
مقدمه
پیشرفتهای تکنولوژی به صورت بنیادی جهان را دگرگون ساخته است، و روش و طریقه ای را که افراد در امور تجاری و شخصی رفتار می کنند تغییر داده است . به صورت خاص، در طول دو دهه گذشته صنعت بانکداری منابع قابل توجهی را در استفاده از تکنولوژی های اطلاعاتی سرمایه گذاری نموده است. در پاسخ به خصوصی سازی، رشد شبکه های جهانی و افزایش سطح درآمدها صنعت بانکداری تکنولوژی های جدید را بر پایه ارائه خدمات به کار گرفته است که بانکداری الکترونیکی نامیده می شد و هدف از آن دستیابی و حفظ مزیت های استراتژیک می باشد. تکنولوژی بانکداری الکترونیکی به فعالیت های مالی اشاره دارد که با استفاده از تکنولوژی الکترونیکی انجام می شود. این طیف از ماشین های تحویل دار خودکار ( ATM) تا دیگر خدمات مانند پس انداز های مستقیم، پرداخت صورت حساب الکترونیکی، انتقال سرمایه الکترونیکی، تلفن بانک و بانکداری آنلاین را شامل می شود. این تکنولوژی های الکترونیکی مالی در مراحل مختلف توسعه قرار دارند. برای مثال ماشین های تحویل دار خودکار نزدیک به 30 سال است که مورد استفاده قرار می گیرند و به طور گسترده مورد قبول مشتریان قرار گرفته است.
از طرف دیگر تلفن بانک، پرداخت صورت حساب الکترونیکی و بانکداری آنلاین از جمله های فعالیت های اخیر اضافه شده به خدمات بانک ها می باشد که نیازمند کامپیوتر و اینترنت می باشد و به اندازه ماشین های تحویل خودکار در میان مشتریان دارای مقبولیت نمی باشد
از دید مشتریان بانکداری الکترونیکی مزایای بسیاری برای افراد فراهم می آورد، مانند دسترسی سریع حساب و موجودی خود، توانایی انتقال های بانکی خود از راه دور و سرمایه گذاری و تکمیل کاربردهای الکترونیکی. با بانکداری الکترونیکی زمان و مکان مفهوم خود را از دست می دهند و این خدمات در هر زمان و صرف نظر از مکانی که افراد در آن قرار دارند قابل دسترسی می باشد.
در سطح سازمانی، کاربرد بانکداری الکترونیکی اجازه می دهد بانک ها به نیازهای مختلف مشتریان در مکان های متفاوت به صورت همزمان پاسخ گویند. هدف و نیت صنعت بانکداری استفاده آسان تر و مناسب تر مشتریان از این تکنولوژی ها می باشد. بانکداری الکترونیکی محوری اساسی در کمک به بانک ها در انتقال از مکان های چند گانه به یک بازار جهانی و پر منفعت می باشد. رهبران صنعت بانکداری الکترونیکی را برای جستجوی و بدست آوردن مزیت های کاهش در هزینه های پرسنلی به کار می برند. نگرش ها در مورد ارزشهایی که بانکداری الکترونیکی برای سازمانها به همرا ه دارد بسیار متفاوت می باشد و شامل بهبود تصویر ذهنی مشتریان، حفظ مشتریان، تعهد مستمر میان بانک ها و مشتریان، مزیت های رقابتی بر پایه کارایی کسب شده از حوزه های مختلف و افزایش خدمات مشتری می باشد. بانکداری الکترونیکی همچنین کارکنان را از وظایف تکراری، ساده و روزمره رها ساخته و به آنها اجازه می دهد زمان خود را به فعالیت های درآمد زا اختصاص دهند.
از منظر مالی، بانکداری الکترونیکی می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر نرخ تنزیل بانکداری تاثیر داشته باشد. به طور ویژه، بانکداری الکترونیکی هزینه های عملیاتی و اداری را کاهش داده و از این طریق مزیت های هزینه ای قابل ملاحظه ای را برای صنعت بانکداری به همراه دارد. از نقطه نظر رقابتی، مزیت های بانکی خصوصا از طریق بانکداری الکترونیکی این فرصت را فراهم می اورد تا بانک ها بتوانند با موسسات بزرگ مالی رقابت کنند.
مدل پذیرش تکنولوژی
این مقاله به دنبال شناسایی عواملی است که در پذیرش بانکداری توسط افراد نقش دارند. مدل پذیرش تکنولوژی بر پایه مفید بودن و سهولت استفاده درک شده توسط کاربر از تکنولوژی قرار دارد، این دو اصل به عنوان دو بعد اساسی این مدل فرض می شوند. این مدل بر اساس تئوری اقدام محتاطانه، تئوری انتظار و تئوری خود کارایی بنا نهاده شده است. تئوری اقدام محتاطانه دو عامل مستقل ارائه
می دهد : گرایشات رفتاری و هنجارهای فردی. این دو عامل به صورتی نزدیک به اعتقادات رفتاری و هنجاری مرتبط می شوند. TAM به صورت خاص به صورت سفارشی برای پذیرش تکنولوژی در آمده است. هدف TAM شامل موارد زیر می باشد :
1. تشریح عواملی که در پذیرش کامپیوتر به صورت عمومی تاثر گذار می باشند
2. تشریح رفتار طیف گسترده ای از کاربران نهایی تکنولوژی و استفاده کنندگان
3. صرفه جویی و توجیه نظری آن
عوامل تاثیر گذار بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
تاثیر آموزشهای مقدماتی بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
برای درک این موضوع در وهله اول نیاز داریم تا خود کارآمدی را بشناسیم و مفهوم آن را درک کنیم. خود کارآمدی کامپیوتری یکی از پنج بعد اعتقادی از تئوری شناخت اجتماعی می باشد که به عنوان یکی از مهمترین عناصر تاثیر گذار بر ساختارهای شناختی معرفی می شود
. الگوی تئوری شناخت اجتماعی هر نوع رخداد و پیشامدی را که نتیجه تعامل بین ادراک و شناخت اجتماعی افراد باشد شامل می شود. شناخت اجتماعی یک بصیرت خود تعیین شده در مورد توانایی افراد برای ارضاء نیازمندی های رفتاری و شناختی وظیفه محول شده را مورد ارزیابی قرار می دهد . خود کارآمدی کامپیوتری افراد بر سیستم اعتقادی آنها تاثیر می گذارد. برخی محققان نتیجه گرفته اند که خود کارآمدی کامپیوتری یک اعتقاد فردی است که فرد به عنوان یک توانایی برای انجام یک وظیفه خاص در اختیار دارد. این اعتقادات بر تصمیمات افراد در مورد انتخاب چالش ها، مقدار کوشش صرف شده برای وظیفه و مدت زمانی که افراد با وجود مشکلات مختلف مقاومت به خرج می دهند تاثیر می گذارد . گفته می شود افراد با با درجه ای بالا از سودمندی نتایج مثبتی را توقع دارند و آنها موانع را به عنوان شرایطی می بینند که می توانند بر آن غلبه کنند. بر خلاف آن افراد با درجه ای پایینی از سودمندی نتایج ضعیفی را به عنوان نتیجه کوشش های خود توقع داشته و بر هزینه و ریسک تمرکز دارند . با این اوصاف سطح بالایی از خود کارآمدی با سطح بالایی از اعتماد در موفقیت در یک وظیفه خاص در ارتباط است. بنابراین می توان گفت که خود کارآمدی بر انتظار افراد در مورد نتایج استفاده از کامپیوتر تاثیر می گذارد. پس درک مفهوم خود کارآمدی در گذر به تئوری خود کارآمدی کامپیوتری دارای اهمیت می باشد.
خود کارآمدی کامپیوتری قضاوت افراد در مورد توانایی خود در استفاده از کامپیوتر می باشد و به عنوان عامل مهمی در مطالعه رفتار افراد در مورد تکنولوژی اطلاعاتی مورد ملاحظه قرار می گیرد. همچنین به عنوان یک اعتقاد که رفتار را به سوی تکنولوژی های جدید اطلاعاتی هدایت و مشخص می کند تعریف می شود. در مورد تاثیرات خود کارآمدی کامپیوتری محققان نتیجه گرفتند که خود کارآمدی کامپیوتری 1. عاملی اساسی در درک دلایل افراد برای استفاده از کامپیوتر می باشد 2. بر انتظارات افراد در مورد نتایج استفاده از کامپیوتر عمیقاً تاثیر می گذارد 3. بر واکنش های رفتاری و ذهنی افراد تاثیر می گذارد 4. بر استفاده واقعی از کامپیوتر تاثیر می گذارد 5. بر رابطه مثبت بین انتظار نتایج و تشویق های دیگران تاثیر می گذارد.
افرادی که درجه بالایی از خود کارآمدی کامپیوتری را به نمایش می گذارند تعهد سازمانی بالاتری را نشان می دهند، برای سبقت از همکاران خود در محیط کار مناسب تر می باشند و از تکنولوژی اطلاعاتی به صورت وسیع تر استفاده می کنند. خود کارآمدی همچنین با عملکرد در ارتباط بوده و به صورت مثبت بر آن تاثیر می گذارد. چندین مقیاس برای اندازه گیری درک کامپیوتری افراد در مورد توانایی ها، دانش و مهارت آنها وجود دارد. این مقیاس ها انتظارات افراد در مورد کنترل کامپیوتر، فعالیت های در ارتباط با کامپیوتر، درک توانایی وظیفه ای، خود ادراکی در مورد کامپیوتر، استفاده از کامپیوتر در محیط کار و استفاده از کامپیوتر در محیط پیچیده تکنولوژی مورد استفاده قرار می گیرد.
بدلیل فراهم آوردن شرایط برای افزایش خود کارآمدی کامپیوتری افراد تاثیر آموزشهای مقدماتی بر خود کارآمدی کامپیوتری یکی از مهمترین حوزه های تحقیق در ادبیات می باشد . آموزش های غیر کافی و غیرموثر به عنوان عاملی کلیدی در پاسخ های غیر مطلوب افراد نسبت به تکنولوژی های جدید شناخته شده است. آموزش های مقدماتی در افزایش خود کارآمدی کامپیوتری افراد دارای اهمیت می باشد زیرا افرادی که در استفاده از کامپیوتر تازه کار هستند فاقد یک ساختار برای شکل دادن پایه ای برای کسب دانش در مورد سیستم می باشند. بدین ترتیب آموزش به عنوان عاملی است که بر خود کارآمدی کامپیوتری افراد تاثیر می گذارد.
مطالعات پژوهشی رابطه ای قوی، دو جانبه و تقویت کننده را میان آموزش، خود کارآمدی کامپیوتری، فراوانی و ثبات استفاده از کامپیوتر به شرح زیر آشکار نمودند. آموزش به دلیل اینکه یک اعتقاد فردی در مورد دانش کار باعث افزایش خود کارایی می شود برای خود کارآمدی کامپیوتری حیاتی می باشد. این دانش اغلب از طریق آموزش کسب می شود. افراد مناسب برای داشتن خود کارایی بالا آماده ایستادگی می باشند و فراوان در وظیفه خود آن را به کار می گیرند. این ایستادگی و ثبات و فراونی استفاده به سلطه تجربیات که در نهایت باعث افزایش خود کارآمدی می شود منجر می گردد. اعتقاد افراد همچنین عاملی تاثیر گذار بر خود کارآمدی کامپیوتری می باشد و از آنجا که خود کارآمدی یک سیستم اعتقادی می باشد مداخله گرهایی چون آموزش برای تاثیر مثبت بر اعتقادات افراد لازم و ضروری می باشند.
نقش محوری تاثیر آموزش ها بر خودکارآمدی کامپیوتری بوسیله این ادعا حمایت می شود که آموزش کاربران کامپیوتر یکی از مهمترین عوامل برای تضمین استفاده موفقیت آمیز افراد برای استفاده از کامپیوتر می باشد. شکست در پذیرش تکنولوژی احتمالا به مسائل آموزش در ارتباط می باشد و نه شکست در خود تکنولوژی. تلاش برای آموزش باعث افزایش کارایی می شود و افزایش خود کارایی به پذیرش تکنولوژی منتهی می شود.
حال می توانیم تاثیر آموزشهای مقدماتی در پذیرش بانکداری الکترونیکی را بررسی کنیم. آموزش مقدماتی از طریق خود کارآمدی کامپیوتری بانکداری الکترونیکی بر پذیرش و استفاده از بانکداری الکترونیکی تاثیر می گذارد. همانطور که گفته شد مطالعات متعددی در مورد تاثیر اموزش بر پذیرش بانکداری الکترونیکی وجود دارد. آموزش های مقدماتی افراد را قادر می سازد تا توانایی های خود در ارتباط با کسب بانکداری الکترونیکی افزایش دهند و و در نتیجه بر افزایش پذیرش بانکداری الکترونیکی تاثیر می گذارد.
تاثیر سهولت استفاده از تکنولوژی بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
همانطور که عنوان نمودیم سهولت استفاده و درک مفید بودن تکنولوژی دو بعد اساسی در تعیین و پذیرش تکنولوژی در مدل TAM بودند. سهولت استفاده به عنوان یک اعتقاد فردی است که نشان دهنده تعامل فرد با تکنولوژی جدا از بار شناختی است و بیان کننده سهولت فرد برای تعامل با یک محصول مصنوعی و نرم افزاری خاص می باشد . به نظر می رسد سهولت استفاده و خود کارآمدی کامپیوتری ذاتاً با یکدیگر مرتبط بوده و مطالعات مختلفی تاثیر خود کارایی کامپیوتری بر سهولت استفاده را تایید نموده اند و دریافتند که تاثیر سهولت استفاده بر نیات افراد برای استفاده از تکنولوژی مثبت و دارای اهمیت زیاد می باشد.
(Davis 1989 ) عنوان می کند که در حالی که سهولت استفاده آن حدی است که بوسیله افراد برای استفاده از سیستم بدون تلاش درک
می شود و خودکارآمدی یک قضاوت از باور فردی نسبت به توانایی انجام یک وظیفه است، حتی اگر افراد از سهولت استفاده از یک نوع تکنولوژی خاص آگاه نباشند آنها ممکن است یک احساس پایه دار و صحیح از توانایی های خود برای استفاده از تکنولوژی کامپیوتری داشته باشند یعنی همان چیزی که خود کارایی کامپیوتری نامیده می شود. بنابراین درک خود کارآمدی کامپیوتری باعث به وجود آمدن درک سهولت استفاده خواهد شد. در واقع سهولت استفاده بر خودکارامدی افراد تاثیر می گذارد زیرا وقتی افراد استفاده کننده از تکنولوژی درک کنند که یک نوع تکنولوژی پیچیده بوده و استفاده از آن مشکل است آنها احتمالاً به سختی استفاده از تکنولوژی را تشخیص خواهند داد و از سوی دیگر اگر استفاده کنندگان دریابند که استفاده از بانکداری الکترونیکی مفید است اگر آنها سهولت استفاده از آن را درک نکنند آنها این نوع از تکنولوژی را اتخاذ نخواهند کرد .
در سطح فردی، افراد باید قادر باشند تا شبکه را برای داد و ستد بانکداری الکترونیکی هدایت نمایند. سهولت استفاده درک شده بر پذیرش تکنولوژی وقتی که افراد از وب سایت برای خرید استفاده می کنند تاثیر نمی گذارد زیرا سهولت استفاده درک شده یک کیفیت درونی و ذاتی از خرید محصولات نمی باشد . وقتی که وب سایت برای بررسی درباره خرید مورد بررسی قرار می گیرد سهولت استفاده بر پذیرش بانکداری الکترونیکی تاثیر می گذارد. بنابراین این امکان وجود دارد که تاثیر سهولت استفاده در بانکداری الکرونیکی می تواند به این صورت تشریح شود که طبیعت بانکداری الکترونیکی شامل بررسی و پاسخ می باشد. در سطح سازمانی سهولت استفاده برای اعتبار و قابلیت اعتماد بانک بسیار مهم می باشد. اگر مشتریان درک کنند که استفاده از وب سایت بانک آسان است آنها به این اعتقاد می رسند که موسسه صادق بوده مورد اعتماد بوده و چیزی را پنهان نمی کند بنابراین به رابطه با بانک متعهد می شوند .
مطالعات مختلفی وجود دارد که ارتباط مثبت بین سهولت استفاده و استفاده از تکنولوژی را ثابت می نماید و اکثریت این مطالعات در بطن مدل پذیرش تکنولوژی قرار دارد. به نظر می رسد درک افراد و پذیرش بانکداری الکترونیکی با سهولت استفاده از آن در ارتباط بوده، عاملی که در پذیرش و استفاده از بانکداری الکترونیکی بسیار موثر است. دلیل این امر را به این صورت می توان عنوان نمود که در جایی که تکنولوژی در مرحله کشف توسط افراد قرار دارد و استفاده از آن داوطلبانه و اختیاری است، سهولت استفاده به احتمال فراوان متغیری برای پیش بینی استفاده از تکنولوژی می باشد.
تاثیر خودکارآمدی کامپیوتری بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
در ادبیات و در میان تحقیقات مختلف در مورد تاثیر خودکارآمدی کامپیوتری بر پذیرش و استفاده از تکنولوژی بانکداری الکترونیکی مطالعات اندکی انجام گرفته است. در این میان تنها دو مطالعه وجود دارد که تاثیر سهولت استفاده از تکنولوژی را بر بانکداری الکترونیکی مورد آزمایش قرار دادند. دریافتند که سهولت استفاده درک شده بوسیله مشتری نقشی غیر مستقیم در نیات افراد برای اتخاذ و یا استفاده مستمر از بانکداری الکترونیکی دارد. همچنین در مطالعه دیگر مشخص گردید که سهولت استفاده به اندازه آموزش مقدماتی تاثیر غیر مستقیمی بر استفاده از بانکداری الکترونیکی دارد.
تاثیر مرکز کنترل بر پذیرش بانکداری الکترونیکی
مطالعات ابتدایی در مورد مفهوم داخلی و خارجی مرکز کنترل بوسیله Rotter در سال 1966 انجام گرفت و بوسیله Levenson در 1974 مورد جرح و تعدیل واقع شد. مرکز کنترل به عنوان یک خصیصه شخصی است که بوسیله درجه ای که افراد اعتقاد دارند که نتایج پیشامد و رویدادها به سبب عمل خودشان می باشد ( جهت گیری داخلی) ، یا یک قدرت خارجی تعیین کننده حوادث بوده ( جهت گیری خارجی) تعیین می شود . مرکز کنترل یکی از عواملی است که بر احتمال رخداد یک نوع از رفتار خاص تاثیر می گذارد و به عنوان یک انتظار عمومی فردی در مورد درجه تاثیر رفتار تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که وقتی افراد با مرکز کنترل خارجی با یک وظیفه چالشی یا جدید روبرو می شوند تمایل دارند بر پایه این احساس که گفته می شود هدف قابل دستیابی نیست درک کنند که رسیدن به هدف غیر ممکن است. افراد با ویژگی مرکز کنترل بیرونی عمل و اقدام را به عنوان یک شانس، اتفاق یا قضا و قدر می دانند. این افراد تمایل ندارند تا برآوردهای ذهنی خود را در مورد دست یابی به اهداف تغییر دهند زیرا آنها احساس می کنند که کنترل اندکی دارند. از سوی دیگر افراد با مرکز کنترل درونی اعتقاد دارند که نتایج رویدادها به رفتار خود آنها مرتبط بوده و هنگامی که تمایل دارند به هدفی دست یابند ممکن است انتظار خود را افزایش دهند زیرا آنها به توانایی های خود برای کنترل نتایج به صورت مطلوب اعتماد دارند. در مقایسه این دو باید گفت که مرکز کنترل داخلی با افزایش رضایت، کسب عواید بیشتر، توانایی تحت تاثیر قرار دادن دیگر ویژگی ها، موفقیت های بیشتر، اعمال کنترل بیشتر بر محیط اطراف و امتیاز بیشتر در شغل و پاسخ مثبت نسبت به مشوق ها همراه است.
در مورد ارتباط مرکز کنترل و خودکارآمدی باید گفت که به جندین صورت با یکدیگر در ارتباط می باشند. 1. افرادی که با مرکز کنترل درونی شناخته می شوند اما اعتقاد دارند که مهارت مورد نیاز برای انجام یک وظیفه خاص را ندارند به عنوان افرادی با خودکارآمدی پایین شناخته شده و این یک دید بی فایدگی به وظیفه و کار نگاه می کنند؛ 2. افرادی که اعتقاد دارند توانایی های آنها سازگار و قابل انعطاف است تمایل دارند یک مرکز کنترل درونی داشته باشند؛ 3. افرادی که مرکز کنترل قوی را از خود نشان می دهند اما معتقدند که مهارت های پایینی در مورد یک حوزه خاص دارا هستند هنگامی که یک وظیفه خاص را انجام می دهند احساس کارایی پایینی دارند. در مقابل در مورد تفاوت این دو باید گفت که مرکز کنترل درونی یا خارجی یک اعتقاد عمومی است که طیف گسترده ای از موقعیت ها را در بر می گیرد، در حالی که خودکارآمدی با درک افراد در مورد توانایی های خود برای انجام یک وظیفه خاص در ارتباط می باشد.
در مورد ارتباط بین مرکز کنترل و گرایش به سمت کامپیوتر مطالعات مختلف ارتباط مثبتی را بین آنها کشف نموده اند و مشخص گردیده است که افراد با مرکز کنترل داخلی گرایش بیشتری به سوی کامپیوتر نسبت به افراد با مرکز کنترل خارجی دارند. بدلیل اینکه خودکارآمدی کامپیوتری نوعی از خودکارآمدی می باشد این امکان وجود دارد تا مرکز کنترل و خودکارآمدی کامپیوتری را با یکدیگر مرتبط سازیم. افراد با مرکز کنتر خارجی سطوح پایین تری از خود کارآمدی کامپیوتری را نشان می دهند و به طور معکوس خودکارآمدی کامپوتری در سطح بالا می تواند با مرکز کنتر ل داخلی به طور مثبت در ارتباط باشد.
(Kontogeorghes 2005) بحث می کند که اعتقاد درونی کاربران و گرایشات آنها ابعادی ضروری در استفاده از تکنولوژی می باشد وعنوان می کند که استفاده از IT به متغیرهای روانشناختی درونی یا سیستم اعتقادی افراد وابسته می باشد. مرکز کنترل به عنوان یک پیش بینی کننده در دسترس در مورد استفاده از اینترنت بوده و افراد با مرکز کنترل درونی از وب به عنوان یک حمایت کننده برای دیگر فعالیت ها، برای بدست آوردن اطلاعات و نشان دادن بهتر مهارتهای مربوط به وظیفه استفاده می کنند، در حالی که افراد با مرکز کنترل خارجی از وب به صورت تشریفات برای دیگر فعالیت ها و همچنین برای خرید مورد استفاده قرار می هند. این یافته ها نشان دهنده و دلالت کننده این امر هستند که افراد با مرکز کنترل درونی کمتر بانکداری الکترونیکی را پذیرفته و مورد استفاده قرار می دهند. بنابراین می توان گفت پذیرش و استفاده از بانکداری الکترونیکی بوسیله جنبه داخلی مرکز کنترل تحت تاثیر قرار می گیرد.
متغیرهای جمعیتی
مطالعات مختلفی دریافتند که ترکیب سن و جنسیت بر پذیرش تکنولوژی تاثیر می گذاردف برای مثال Selwyn و دیگران از مطالعات خود نتیجه گرفتند که سطح استفاده از کامپیوتر بوسیله جنسیت و سن متفاوت می باشد و همچنین (Donnelly 2004) دریافت که رابطه ای مثبت بین اتخاذ بازرگانی الکترونیکی، سن و جنسیت وجود دارد. در حالی که مطالعات مختلف این متغیرهای جمعیتی را به عنوان متغیرهای میانجیگرانه و مداخله گر می شناسند، تحقیقات اندکی وجود دارد که این متغیرها را به عنوان پیش بینی کننده در مدل پذیرش تکنولوژی محسوب کنند.
نمی توان از اهمیت رابطه بین جنسیت و تکنولوژی به راحتی گذشت مساله ای که در مطالعات IT از آن چشم پوشی شده و در مدل اتخاذ و پذیرش تکنولوژی نیز مدنظر قرار نگرفته است. اگر سازمانها بخواهند در کسب و حفظ مزیت های رقابتی موفق باشند نیاز دارند تا متغیر جنسیت را به صورت واقعی در نظر بگیرند. در اواسط سال 1990 استفاده کنندگان اینترنت مردها با موقعیت بالای دانشگاهی، دولتی یا شاخه نظامی بودند، در همین سال زمانی که اینترنت به اندازه دیگر تکنولوژی ها در مسیر اصلی قرار گرفت تعداد زنانی که از اینترنت استفاده می کردند به طور چشمگیری افزایش یافت. در سال 1999 برای اولین بار میزان استفاده کنندگان زن از اینترنت 50% گردید و در سال 2003 ، 65% از مردان و 61% از زنان آنلاین بودند. ضمنا باید توجه داشت که چون تعداد زنان در جامعه بیشتر است پس زنان آنلاین بیشتر از مردان بودند.
(Dickerson 2003) دریافت که زنان به وب سایت ها اعتماد نداشته، اطلاعات گرفته شده از وب سایت ها را مورد تفسیر قرار می دهند و از اینترنت برای جستجوی اطلاعات به صورت حرفه ای و غیر حرفه ای استفاده می کنند. در سوی دیگر مردان رویکردهای تکنیکی تری را اتخاذ می کنند، از اینترنت به عنوان منبعی برای اطلاعات و قدرت استفاده کرده، بیشتر از زنان مناسب استفاده از اینترنت می باشند و بدنبال اطلاعات مالی می باشند. برخی از مطالعات تاثیر متغیر جنسیت را بر خودکارآمدی کامپیوتری بی تاثیر دانسته و برخی دیگر نتیجه گرفتند که مردان دارای خود کارآمدی کامپیوتری بالاتری هستند. مطالعات در مورد بانکداری الکترونیکی نشان داد که در حالی که 30% از زنان از بانکداری الکترنیکی استفاده می کنند نرخ مردهای استفاده کننده از اینترنت 35% بود، به علاوه زنان انتظارات پایین تری در مورد مزایای تکنولوژی های جدید دارند. مردان سطوح بالاتری از توانایی را برای انجام وظایف کامپیوتری پیچیده نسبت به زنان از خود نشان می دهند. بنابراین درک این موضوع برای باندکداری الکترونیکی و کسب مزیت رقابتی می تواند حائز اهمیت باشد.
متاسفانه یک احساس عمومی وجود دراد که افراد بالغ مسن تر گرایشی منفی نسبت به کامپیوتر دارند و مطالعات مختلفی این مساله را تایید نموده است. برای مثال Matilla و دیگران دریافتند که افراد بالغ قدیمی تر عموماً جزء اولین نفرات اتخاذ کننده نوع خاصی از تکنولوژی نبوده و سعی می نمایند در جزء نفرات آخری باشند که نوع خاصی از تکنولوژی را انتخاب می نمایند. این مطالعات نشان داد که افراد جوان نسبت به افراد بالغ و مسن وابستگی و پیوستگی بیشتری با تکنولوژی دارند. همچنین Czajna و Sharit پی بردند که زنان مسن به اندازه زنان جوان حاضر بقبول تکنولوژی هستند. محققان دریافتند که مشتریان جوان بیشتر برای اتخاذ تکنولوژی مناسب می باشند. برخی موضوع مهمی را برای بانک ها عنوان می کنند تا بوسیله آنها مدنظر قرار گیرد. آنها بیان می کنند که گرایشات منفی در افراد بالغ به سوی پذیرش تکنولوژی ممکن است به سبب شکست طراحان برای مورد ملاحظه قرار دادن نیاز های این گروه از افراد باشد به طور خاص افراد بالغ مشکلات استفاده از کامپیوتر و اینترنت را به عنوان موانع اصلی استفاده از بانکداری الکترونیکی عنوان می کنند.
با توجه به اثر ترکیبی متغیرهای سن و جنسیت بر خودکارآمدی کامپیوتری Knight و Pearson دریافتند که سن و جنسیت استفاده کارکنان از کامپیوتر را پیش بینی نمی کنند؛ آنها بیان می کنند که استفاده از کامپیوتر دارد به یک بلوغ می رسد چنان که انتظارات کارکنان استفاده کننده از کامپیوتر به مقدار زیاد متفاوت از انتظار پایه ای آنها نیست. در سوی دیگر، سن و جنسیت به اندازه خودکارآمدی کامپیوتری بر پذیرش تکنولوژی تاثیر می گذارند. این محققان دریافتند که سن و جنسیت بر استفاده از کامپیوتر تاثیر منفی ندارد.
مقاله عوامل تاثیر گذار بر پذیرش بانکداری الکترونیکی توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است .
منبع : پایگاه مقالات علمی