تصمیمگیری و سرمایهگذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله تصمیمگیری و سرمایهگذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
تصمیمگیری و سرمایهگذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان
محیط پیرامون ما در هر کجای این کره خاکی روز به روز پیچیدهتر میشود و این پیچیدگی به ابهام و عدم اطمینان میانجامد.
مقالات و کتب علمی متاخر مربوط به سرمایهگذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان، نشان میدهند که نظریه چشمانداز1، چشمانداز جامع2، گزینههای موجود3 و مباحث مالی رفتاری4 (که البته همه این موضوعات، ارتباطات روانشناختی و رفتاری با یکدیگر دارند)، اساس سرمایهگذاری استراتژیک نوین در شرایط عدم اطمینان محسوب میشوند.تاثیرات تصمیمات استراتژیک، بسیار کلی و متمرکز بر فعالیتهای بلندمدت است. بنابراین تصمیمات استراتژیک، سطح بیشتری از عدم اطمینان را نسبت به منابع داخلی و خارجی نشان میدهد. عدم اطمینان، موضوعی است که به مفهوم تصمیمگیری بهینه استراتژیک، معنا میبخشد و بدون وجود عدم اطمینان، تصمیمگیری بهینه استراتژیک نیز بیمعنا خواهد بود.
عدم اطمینان و ریسک
عدم اطمینان، موضوعی اساسی برای تصمیمگیرندگان استراتژیک است و هنگامی به وجود میآید که اشخاص، اطمینان کاملی به ادراکشان نسبت به رویدادهای اساسی و تغییرات محیط کسبوکارشان ندارند و خود را ناتوان از پیشبینی صحیح آینده میبینند. عدم اطمینان از عوامل، موضوعات و احتمالات محیطی که به شدت غیرقابل ارزیابی هستند، نشات میگیرد و دیدی فرصتطلبانه و استراتژیکتر را نیاز دارد و بنابراین فراتر از ریسک است؛ چراکه ریسک، صرفا احتمالات قابل ارزیابی را دربرمیگیرد. همچنین برخلاف ریسک که دارای بار مفهومی منفی است، عدم اطمینان دارای بار مثبت یا منفی نیست و از دیدگاهی دیگر، عدم اطمینان میتواند حاوی احتمال درآمد بسیار بالا و بیش از حد انتظار نیز باشد؛ درحالیکه در مورد ریسک، اینگونه نیست. البته با دیدی روانشناسانه، عدم اطمینان نهتنها از محیط خارجی، بلکه از عدم توانایی در درک شرایط نیز ناشی میشود که با دانش، مرتبط خواهد بود و ادراک، شناخت و خطای انسانی را شامل میشود.
نظریه چشمانداز و چشمانداز جامع
کانمن و تورسکی دریافتند که در شرایط نامطمئن، تصمیمگیری انسان به شکلی که در نظریههای اقتصادی متعارف پیشبینی میشود، نیست. آنها متوجه شدند که قضاوتهای بشری میتواند راههای میانبر شهودی یا ذهنی و ابتکاری داشته باشد که با اصول متداول نظریه احتمالات، قابل بیان نیستند. این نظریات، پاسخی به ابهامات نظریه «مطلوبیت مورد انتظار5» بود. در نظریه چشمانداز و نظریه چشمانداز جامع، برخلاف نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سنجش ارزش بر اساس دارایی نهایی نیست، بلکه برحسب سود و زیان مشخص میشود. در این نظریهها، مواجهه با سود قطعی، رفتار سرمایهگذاری را به ریسکگریزانه و مواجهه با زیان قطعی، رفتار سرمایهگذاری را به ریسکپذیرانه نزدیک میکند و بنابراین اشخاص برای گریز از زیان، بیش از کسب منفعت، به ریسکپذیری روی میآورند. نظریه چشمانداز در راستای تکامل خود و نیل به نظریه چشمانداز جامع، به مباحث کلی مالی رفتاری (تورشهای رفتاری) نیز میپردازد. مباحثی چون چهار بخش اصلی از ابعاد رفتاری سرمایهگذاران، شامل زیانگریزی (عدم فروش بهنگام، به علت ترس از زیان)، حسابداری ذهنی (طبقهبندی موارد بر اساس ویژگیهای ظاهری آنها)، کنترل شخصی (تصور نادرست از داشتن توان کنترل روی ارزش سرمایه) و دوری از تاسف و پشیمانی (انجام اقدامات غیر منطقی، پس از سرمایهگذاریهای اشتباه پیشین).
تفاوت اصلی نظریه چشمانداز با نظریه چشمانداز جامع نیز، در چگونگی وزندهی احتمالات، در جهت تعیین عوامل ترجیحات است. به شکلی که در نظریه چشمانداز، صرفا اثر مفرد تجارب گذشته مورد بررسی قرار میگیرد (بر خلاف نظریه چشمانداز جامع) و این امر میتواند موجب بیشوزندهی به تجارب و حوادث نادر در گذشته شود و در پیشبینی، ایجاد خطا کند. اما نکته دارای اهمیت در نظریه چشمانداز جامع، ارائه استراتژیهای جامع سرمایهگذاری و توجه به تنوعبخشی سبد سرمایهگذاری در این نظریه است. استراتژیهایی شامل سهام، اوراق قرضه، خرید و نگهداری، ترکیب ثابت، تعیین سقف زیان و بیمه سبد با نسبت ثابت سقف زیان.
تورشهای6 مالی رفتاری
مالی رفتاری شاخهای جدید از دانش مالی از علوم اقتصاد و روانشناسی منشعب شده و به بیان علت محدودیتها و پیچیدگیها در عوامل اقتصادی میپردازد. در این مبحث، مفروضات اقتصادی کاملا عقلایی، کنار گذاشته شده و به محدودیتهای انسان و انحراف از تصمیمات عقلایی پرداخته میشود. از دیدگاه دیگر، مالی رفتاری به تورشهای شناختی میپردازد که در روند صحیح معاملات، ایجاد اختلال میکنند.
نشانههای اصلی مرتبط با مبحث نوین مالی رفتاری عبارت هستند از تورشهای ذیل:
انحرافات (تورشهای) کلی رفتاری: تصمیمگیری و عقاید سرمایهگذار، گاه دستخوش خطاهای شناختی مختلف و انحراف از واقعیات میشود که این مطلب منجر به عدم تصمیمگیری بهینه خواهد شد. برای مثال، افراد به اطلاعات در دسترس، تجربیات شخصی، ویژگیها و رویدادهای خاص و موارد مورد علاقه خود اهمیت بیشتری میدهند و نیز، موارد را بر اساس شباهتهای ظاهری آنها در ذهنشان طبقهبندی میکنند و ویژگیهای هر یک را به موارد شبیه دیگر نیز تعمیم میدهند و بر این اساس، اقدام به تصمیمگیری میکنند.
اعتماد به نفس کاذب (بیشاطمینانی): برخی از سرمایهگذاران، در مورد تواناییهایی چون قدرت پیشبینی و ادراک اطلاعاتی خود، اعتماد بیش از حد دارند. این افراد معمولا از روش تنوعدهی و سبد سرمایهگذاری استفاده نکرده و بر اساس قضاوت شخصی خود عمل میکنند و نیز به موفقیتهای خود بیش از شکستها اعتبار میدهند.
دیدگاه محدود: شامل رفتارهایی است مانند دید کوتاهمدت، نزدیکبینی و تمایل شدید سرمایهگذار نسبت به یک سهم خاص و پافشاری روی حفظ و عدم فروش آن سهام، که منجر به تصمیمات عجولانه یا با تاخیر میشود.
خطای فرافکنی (شاخص، تعمیمدهی، کلیشه قرار دادن، نمایندگی یا خودخدمتی): در این تورش، افراد اگرچه موفقیتها را حاصل توان و استعداد درونی خود میدانند اما پس از تجربه شکست، آن شکست را به دیگران، عوامل خارجی و بدشانسی نسبت میدهند و با اعتماد به نفس کاذب به مسیر خود ادامه میدهند. این سرمایهگذاران معمولا به دنبال کسب اطلاعات بیشتری نیستند و فقط به اخبار و اطلاعاتی توجه میکنند که مطابق میل و تاییدکننده نظر آنها است.
دوری از تاسف و پشیمانی (افسوسگریزی): معمولا تاسف و پشیمانی ناشی از اتخاذ تصمیمات اشتباه، منجر به دودلی سرمایهگذار و تاخیر در اقدام وی به سرمایهگذاری میشود. درضمن، موجب میشود که سرمایهگذاران به رفتار تودهوار روی آورند و با محافظهکاری، به سوی فرصتهای شناختهشده و بازده متعارف تمایل یابند.
زیانگریزی: این خطا کاملا شبیه افسوسگریزی است، با این تفاوت که افسوسگریزی به پس از انتخاب گزینه سرمایهگذاری اشاره داشته، اما زیانگریزی، بیشتر به قبل از انتخاب گزینه توجه میکند (افسوسگریزی در نتیجه و تعاقب زیانگریزی است).
رفتار بر اساس نظریات اکثریت یا تودهواری: تودهواری اشاره به تمایل انسان به رفتار کردن شبیه دیگران دارد. گاهی تصور سرمایهگذاران بر این است که نظر و تصمیم اکثریت افراد نمیتواند اشتباه باشد و بنابراین، نظر خود را تغییر داده و با تصمیم اکثریت، هماهنگ میشود.
یافتن نقطه اتکا (لنگر انداختن): تصمیمگیرندگانی که دچار این تورش هستند، تنها قسمتی از اطلاعات موجود را بهعنوان نقطه اتکای اصلی تعیین کرده و سپس با استفاده از سایر اطلاعات در دسترس، آن را تعدیل میکنند و به این ترتیب قضاوت خود را شکل میدهند.
تداوم وضعیت کنونی: این تورش، شناختی از وضعیت کنونی است که بر مبنای آن، افراد تصور میکنند وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند. این تورش به گریز از زیان و اثر مالکیت مرتبط است و پیوند عمیقی با نظریه چشمانداز دارد. در این حالت، فرد از تغییر شرایط میترسد و حتی هنگامی که سبد داراییها نیازمند تعدیل است نیز به تعدیل آن اقدام نمیکند.
توهم کنترل: این تورش به مفهوم انتظار کسب موفقیتهای شخصی با احتمالی بیش از واقعیت است و هنگامی رخ میدهد که فرد به اشتباه و با اعتماد به نفس کاذب، تصور میکند روی برخی موارد که در حقیقت خارج از کنترل اوست، دارای کنترل است.
خوشخیالی مفرط: در این خطا، سرمایهگذاران احتمال تحقق موفقیتهای خود را بیش از واقع و احتمال تحقق شکست را کمتر از واقع تخمین میزنند. مثبتاندیشی اگرچه ویژگی مثبتی محسوب میشود، اما مدیران و سرمایهگذاران، باید فقط واقعنگر باشند.
باورگرایی: در این حالت، افراد ایدههای مطابق با میل و باور خود را میپذیرند و آنچه با نظرشان در تضاد است را بیارزش میدانند (فقط آنچه را که دوست دارند، میشنوند). در تورش ناسازگاری شناختی که شباهت بسیاری با باورگرایی دارد، هنگامی که اطلاعات اخیر با اطلاعات پیشین در تضاد است، اطلاعاتی که موید اطلاعات پیشین است، پذیرفته شده و به اطلاعات دیگر توجهی نمیشود و تورش تایید را شکل میدهد.
خودتاییدی پس از وقوع: در این تورش، افراد پس از وقوع رویدادی، تمایل دارند خود را موفق در پیشبینی آن رویداد، قلمداد کنند. هرچند که در واقع، همیشه پس از وقوع، پیشبینی خود را بیان کردهاند.
خودداشته بیشنگری: افراد برای آنچه در تملک آنها است، ارزش بیشتری قائل هستند تا آنچه با همان ویژگیها، در اختیار آنها نیست و به علت تعلقات عاطفی، تمایلی به فروش دارایی در زمان لازم نشان نمیدهند.
دیرپذیری: این تورش به عدم سرعت عمل افراد، برای بهروزرسانی باورهایشان اشاره دارد. افراد در زمان کسب اطلاعات جدید، تمایلی به تعدیل باورهای پیشین خود ندارند و این تعدیل، به کندی انجام میشود (بر خلاف شهود نمایندگی که به بیشواکنشی منجر میشود). به این شکل که اگر افراد، اطلاعات جدید را متناسب احساس کنند، شهود نمایندگی رخ میدهد و بیشواکنشی پدید میآید و اگر اطلاعات جدید را متناسب تشخیص ندهند، دیرپذیری و کمواکنشی رخ میدهد.
در پایان مبحث مالی رفتاری، باید توجه داشت که سرمایهگذاران باید با انعطافپذیری و علاقه بسیار به یادگیری، خود را با شرایط و اطلاعات جدید مواجه کنند و هرگز به دنبال اثبات صحت و توجیه عمل گذشتهشان و اثبات اشتباه بازار نباشند.
نظریه گزینههای موجود
نظریه سرمایهگذاری در شرایط عدم اطمینان را نظریه گزینههای موجود یا «اختیارهای واقعی» مینامند. تحلیل گزینههای موجود، لازمه سرمایهگذاری مناسب در شرایط عدم اطمینان و وجود محدودیتها است که نشان میدهد، عدم اقدام شتابزده در سرمایهگذاری در شرایط عدم اطمینان و عدم بازگشت سرمایه، چگونه میتواند با گذشت زمان و پدیدار شدن اطلاعات بیشتر، تصمیمگیرنده را در جهت سرمایهگذاری بهتر و سنجیدهتر در آینده سوق دهد و از این طریق، ایجاد ارزش کند.
پیشینه پژوهشها در مورد استراتژیهای سرمایهگذاری در شرایط عدم اطمینان، سه موضوع را متذکر میشود: نخست آنکه در نظر گرفتن شاخص ارزش فعلی خالص7 عایدات سرمایهگذاری، روش و ملاک مناسبی برای اقدام یا عدم اقدام به سرمایهگذاری نیست (چراکه ملاحظاتی چون امکان تاخیر در سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و تنها به اقدام کنونی یا عدم اقدام توجه دارد). دوم اینکه ارزش گزینههای موجود برای سرمایهگذاری، وابسته به بازگشت سرمایه نیست، بلکه ارزش آنها به شرایطی است (آستانه) که در جهت اقدام به سرمایهگذاری یا تاخیر و تامل در مورد سرمایهگذاری با در نظر گرفتن ارزش فعلی خالص ایجاد میکنند، و سومین موضوع نیز آن است که هرچه میزان عدم اطمینان در یک گزینه سرمایهگذاری بالاتر باشد ارزش بالقوه آن گزینه بالاتر میرود. به این معنا که گاهی عدم اطمینان، موجب افزایش احتمال کسب سود در اثر عدم انگیزش رقبا به ورود و اقدام نیز میشود.
نتیجهگیری
همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، نظریهها و مباحث مذکور که ارتباطات روانشناختی و رفتاری بسیاری نیز با یکدیگر دارند، اساس سرمایهگذاری استراتژیک نوین در شرایط عدم اطمینان محسوب میشوند. در مورد ارتباط میان نظریه چشمانداز و چشمانداز جامع، مباحث مالی رفتاری و نظریه گزینههای موجود، میتوان چنین بیان کرد که آشنایی با مباحث نظریه چشمانداز و چشمانداز جامع و مباحث مالی رفتاری (کنترل نسبی تورشها) و سپس، آشنایی با نظریه گزینههای موجود و ارزش تاخیر و تامل، منجر به سرمایهگذاری بهینه و مطلوبتر خواهد شد. البته باید در نظر داشت که تورشهای رفتاری به هر حال قابل حذف کامل نبوده و بر سرمایهگذاری، تاثیرگذار خواهند بود. در ضمن، میان نظریه چشمانداز و چشمانداز جامع با مباحث مالی رفتاری (تورشهای رفتاری)، ارتباط تنگاتنگ دوجانبهای وجود دارد که علل آن مطرح شد. همچنین، این ارتباط تنگاتنگ و دوجانبه در میان نظریه گزینههای موجود با برخی از مباحث مالی رفتاری (تورشهای رفتاری) و نظریه چشمانداز و چشمانداز جامع نیز مشهود است. به این شکل که داشتن شناخت نسبت به نظریه گزینههای موجود و شناخت ارزش تاخیر و تامل در کسب اطلاعات محیطی و دید استراتژیک (دیدگاه پویا، منعطف و بلندمدت) در سرمایهگذاری، موجب کاهش تورشها، تحلیل دقیقتر اطلاعات و منطقیتر شدن اقدام یا عدم اقدام به سرمایهگذاری خواهد شد. از سوی دیگر، اشراف بر تورشهای رفتاری نیز، منجر به درک لزوم عدم شتابزدگی و موجب اقدام بهنگام میشود و توجه به این ارتباطات، نتیجه سرمایهگذاری را بهینه و مطلوبتر خواهد کرد. در نتیجه با توجه به مطالب مذکور به نظر میرسد، سرمایهگذارانی که با استفاده از روشهای علمی و تحلیلهای استراتژیک و متکی بر عقل و منطق، اقدام به تجزیه و تحلیل گزینههای موجود کنند، کمتر به سوی تورشهای رفتاری سوق پیدا خواهند کرد. بنابراین، اینگونه به نظر میرسد که افزایش سطح دانش سرمایهگذاران و اشراف آنها بر روشهای ارزیابی سرمایهگذاری و تحلیل اطلاعات، تورشهای رفتاری را کاهش خواهد داد.منظور از بهینه شدن سرمایهگذاری در این مبحث، بهینه شدن سرمایهگذاری در شرایط برابر (برابری اطلاعات و امثال آن) است نسبت به دیگر سرمایهگذارانی که این روشها را مد نظر قرار نمیدهند.
مقاله تصمیمگیری و سرمایهگذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است.
منبع : مقالات منتخب مدیریت