اصول مدیریت پروژه
مدیریت پروژه چیست ؟
اصلیت مدیریت پروژه به راه های و گزینه هایی اشاره می شود که حدود صد سال قبل در کسب و کار پیشرفت پیدا کرده اند. با همین منوال در سال های پیش رو ، مدیریت پروژه پیشرفت قابل توجهی داشته و به عنوان یک کارکرد جداگانه و جدی در تجارت پیدا شده است و در صحنه تجارت جهانی، به این تعریف که سازمان ها و شرکت ها همیشه به دنبال به دست آوردن برتری رقابتی هستند، به یک گزینه کلیدی تبدیل گشته است.
مدیران پروژه برعکس مدیران که در کار تجارت می باشند ، خود را فقط بسته به کار نظارت بر یک عامل از فعالیت ها نمی کنند، همچنین برای نظارت و مقابله با مسایل مدیریتی زمان مشخصی نیز ندارند. بر عکس، مدیران پروژه وظیفه سخت و پیچیده ای را به دوش می کشند : آن ها باید همه مسایل پروژ را بررسی نمایند و از درست کارکردن و به مدت زمان مشخص شده، در محدوده بودجه که تعیین گردیده ، اطمینان پیدا نمایند.
برای موفق شدن در این کار، مدیران پروژه باید توانایی بالایی به دست آورند و گواهی دریافت نمایند که صلاحیتشان را در انجام این شغل پیچیده تایید کنند. آنان همچنان باید ذهنی خلاق داشته باشند و بتوانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار نمایند.
کسانی که کارهای سخت بر عهده دارند و به موفقیت آن را به اتمام می رسانند و کمتر غر می زنند می تواند شغل مدیریت پروژه را بر عهده بگیرند زیرا این شغل برای چنین افرادی جالب و لذت بخش می باشد.
فرآیند مدیریت پروژه :
به تعریفی روان، مدیر پروژه شخصی است که پروژه را تحلیل می نماید تا از عهده ساده آن در زمان مشخص شده معیین شده اطمینان پیدا نماید. البته مشخص شده است که در شرکت های بزرگ این روش راحت نمی باشد و لازمه آن اشتراک افراد بسیاری است.
یکی از اولین وظایف مدیر پروژه این می باشد که هدف پروژه را مشخص نماید، به گفته دیگر، با مشخصات توضیح داده شود که پروژه قرار است به نقطه ای دست پیدا کند. در بخشی دیگر، مدیر پروژه باید یک برنامه زمانی آماده کرده، وظایف هر کدام از اعضای گروه را مشخص و برای هر وظیفه مشخص ، زمان معیینی تعین نماید.
مدیر پروژه در کنار برنامه زمانی، باید بودجه را هم مشخص نماید. بودجه باید به طریقی مشخص شود که بدون اتلاف و هزینه های زیادی، بتواند هزینه های پیش بینی شده را نیز پشتیبانی کند. بعد از این که پروژه شروع شد، مدیر پروژه باید مطمین شود که همه اعضای گروه ، برنامه هایی را که برای رسیدن به اهداف شان مورد نیاز است در دست دارند.
اغلب مدیر پروژه با استفاده از روش مسیر بحرانی (CMP) ، برنامه ریزی خود را انجام می دهد. روش مسیر بحرانی، راه حل هایی می باشد که فعالیت های مختلف پروژه را به ترتیب و به موثرترین شکل ممکن، زمان بندی می کند.
بعد از آن که برنامه زمانی مشخص گردید، مدیر پروژه باید مدیران بالا دست خود را در روند پروژه قرار دهد، انتظاراتی که از تمام افراد تیم انتظار می رود به آن ها اعلام می نماید و با توجه به بودجه بهترین منابع امکان پذیر را در اختیار آن ها قرار می دهد. راهنمای دانش مدیریت پروژه به پنج بخش از فرآیند مدیریت پروژه مشخص می شود که تحت عنوان جهت گیری سنتی به مدیریت پروژه نیز شناخته می شوند. مدیر پروژه باید به دقت به این فرآیندها توجه کند و همه کسانی هم باید آن ها را به خوبی به اجرا درآورند.
پنج گروه فرآیند مدیریت پروژه شامل موارد ذیل می باشد :
- شروع
- برنامه ریزی
- اجرا
- نظارت و کنترل
- پایان
مدیریت پروژه در نیمه دوم قرن بیستم، و به یاری برنامه ریزی ها کامل گردید که این برنامه ریزی های از پیش تعیین شده به وسیله پرسنل نظامی در جنگ جهانی دوم نظارت و بررسی پروژه های بزرگ و پیچیده استفاده شد که در برگیرنده هزاران نفر و تجهیزات نظامی وسیعی می گردیدند.
ریشه های مدیریت پروژه را می توان در پروژه های وسیع دیگر در پایان قرن نوزده پیاده سازی می شدند، معمولا پروژه های مربوط به ساخت خطوط راه آهن بین قاره ای نیز به چشم می خورد. پروژه خط آهن در سال 1860 شروع شد، افراد بسیاری به فعالیت مشغول بودند و چندین مورد از مواد اولیه تازه از مکان های مختلف آورده می شدند نیز در آن به کار گرفته شد.
در دیگر اواسط قرن بیستم میلادی، شخصی به نام فردریک تیلور (Frederick Taylor) با معرفی مفهوم مدیریت هر مرحله از کار ساعتی برای کارگران، تجارت صنعتی را متحول نمود. تیلور به جای این که از کارگران بخواهد بیشتر مشغول به کار باشند یا ساعت کاری خود را افزایش دهند. برنامه ریزی های دیگر برای انجام هوشمندانه تر کارها پایه گذاری کرد و در آخر بازدهی را بالا برد.
هنری گانت (Henry Gantt) ، که یکی از دستیارات تیلور بود و مهارت در کشتی سازی داشت، در طول جنگ جهانی اول، ایده استفاده از نمودارهای مختلف برای انجام بعضی از وظایف را توسعه بخشید.
کارهای وی سبب شد که مدیریت پروژه به عنوان رشته ای جدا در محیط کاری و همچنین در مطالعات روانشناسی صنعتی و مدیریت منابع انسانی و بازاریابی شناخته شود. در زمان جنگ جهانی دوم ، مدیران صنعتی و نظامی شروع به استفاده از فرآیندهای مدیریتی و استراتژیکی دقیق کردند تا بتوانند بیشترین زمان را از نیروی کار بگیرند. این نوع برنامه ریزی یا همان استراتژی شامل نمودارهای شبکه و روش مسیر سخت بودند.
مشاغل مناسب مدیران پروژه :
معمولا مدیران پروژه می توانند در فعالیت هایی مختلفی از جمله موارد ذیل مشغول به کار شوند :
- سازگاری با پروژه : کاررمندانی که در سمت مدیریت پروژه مشغول به کار هستند، معمولا به فعالیت های از جمله اداری مربوط به پروژه های وسیع بررسی می کنند، جلسات را هماهنگ و اطلاعات را به افراد مربوطه منتقل می نمایند.
- مسئول زمان بندی پروژه : شخصی که وظیفه زمان بندی پروژه را در اختیار نیز دارد ، کار این شخص برای سیستم های نرم افزاری که برای پروژه وسیع مورد لازم است را کنترل می کند و به موقع لازم آن را بروز رسانی می کند و اعمال های تغییر برنامه ها و فرجه های زمانی را وارد سیستم می نماید. این نوع فعالیت بیشتر یک وظیفه فنی می باشد تا مدیریتی.
- دستیار مدیر پروژه : از دستیار مدیر پروژه توقع می شود که در موقع نیاز به مدیر پروژه نیز کمک کند. معمولا بخش های مختلفی از پروژه به این افراد داده می شود که زیر نظر مدیر پروژه آن ها را بررسی می کنند.
- مدیر پروژه : هدف اصلی مدیر پروژه ، بررسی و نظارت از شروع تا پایان کار است.
- مدیر پروژ ارشد : فردی که سمت مدیر پروژه ارشد را دارا است بر چند پروژه به شکل همزمان نظارت دارد، پروژه های مختلفی را با هم هماهنگ می کند ، درباره اولویت تصمیم گیری و بودجه کلی و منابع مورد نیاز تمامی پروژه ها را مدیریت می کند.
دوره آموزش مدیریت پروژه :
مرکز آموزش مجازی پارس به تمام علاقمندان به دوره مدیریت پروژه اقدام به برگزاری و ارایه دوره مدیریت پروژه نموده است که افراد بتوانند به شرکت در این دوره ها به کار مربوطه دسترسی پیدا نمایند پارس علاوه بر آموزش به علاقمندان مدرک مدیریت پروژه و گواهینامه مدیریت پروژه نیز اعطا نماید.